جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تعمیم توبه (1)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

بنابراین، توبه منحصر به توبه ی از گناه، به مفهوم مصطلح آن، نیست. از هر چه که انسان را از کمال مطلق دور کند یا از بهره ی او از کمال مطلق بکاهد، مشروع باشد یا نامشروع، حلال باشد یا حرام، باید توبه کرد. از این رو، قرآن کریم دستور توبه را به طور عام به همه ی اهل ایمان می دهد:

و توبوا الی الله جمیعا أیها المؤمنون لعلکم تفلحون. (نور: 31)

همگی به سوی خدا توبه کنید ای مؤمنان، شاید رستگار شوید.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:

توبوا الی الله فانی اتوب الی الله فی کل یوم مأة مرة.(1)

توبه کنید به سوی خدا که من هر روز صد بار به سوی خدا توبه می کنم.

در حدیثی دیگر باز هم از رسول اکرم آمده است که:

انه لیغان علی قلبی و انی لأستغفر الله فی الیوم مأة مرة.(2)

(گاه) بر دلم حجاب عارض می شود (بدین سبب) هر روز صد بار استغفار می کنم.

در بالاترین مرتبه ی توبه است که اولیای بزرگ خدا از لذتی که از اموری جز از یاد خدا برده اند توبه می کنند و از خداوند مغفرت می طلبند؛ چنانکه در مناجات ذاکرین منسوب به امام زین العابدین علیه السلام می خوانیم:

و استغفرک من کل لذة بغیر ذکرک و من کل راحة بغیر انسک و من کل سرور بغیر قربک و من کل شغل بغیر طاعتک.(3)

خدایا، از هر لذتی بجز یاد تو و از هر آسایشی بجز انس با تو و از هر کاری بجز فرمانبری از تو استغفار می کنم.

مرحوم فیض کاشانی چنین سروده است:

زهرچه غیر یار استغفر الله

ز بود مستعار استغفر الله

دمی کان بگذرد بی یاد رویش

از آن دم بی شمار استغفر الله

زبان کان تر به ذکر دوست نبود

ز شرش الحذار استغفر الله

سرآمد عمر و یک ساعت ز غفلت

نگشتم هوشیار استغفر الله

جوانی رفت و پیری هم سر آمد

نکردم هیچ کار استغفر الله

نکردم یک سجودی در همه عمر

که آید آن به کار استغفر الله

خطا بود آنچه گفتم آنچه کردم

از آنها الفرار استغفر الله

بر مبنای آنچه ذکر شد تداوم نور یقظه و تکامل آن نیاز به تداوم توبه دارد و منزلی از منازل سفر به سوی خدا نیست که انسان در آن بی نیاز از توبه باشد. البته توبه ی سالک در منازل مختلف سلوک متفاوت است. در شرح مصباح الشریعه تألیف ملاعبدالرزاق لاهیجی درباره ی مراتب توبه و ضرورت تعمیم و تداوم آن چنین آمده است:

قال الصادق علیه السلام التوبة حبل الله و مدد عنایته، و لابد للعبد من مداومة التوبة علی کل حال.

حضرت امام علیه السلام می فرماید که: توبه بندیست که به وسیله ی او مجرمان و

گناهکاران نزدیک می شوند برحمت الهی و مشمول لطف و عنایت ربانی می شوند و لابد و ناچار است آدمی را از مواظبت و مداومت توبه در جمع حالات، چرا که از جمله ی مقدمات عفو و غفران الهی آنست که بنده در هیچ حالی از حالات خود را از تقصیر بری ندانسته همواره از هجوم جنود معاصی خود را به حصن حصین انابت و مأمن استغفار کشد و آتش خشم و سخط الهی را بقطرات اشک ندامت و اعتذار فرو نشاند و مؤید این مقال کلام امیر است علیه السلام و مضمونش آنکه: بود در روی زمین دو امان از عذاب الهی، برداشته شد یکی از آن که پیغمبر خدای صلی الله علیه و آله باشد و امان دیگر که مانده است و خواهد بود تا روز قیامت توبه و طلب آمرزش است از خدای تعالی، چنانکه خداوند عزت فرموده که: نیست آنکه من که خداوندم عذاب کنم امت ترا و تو ای پیغمبر در میان ایشان باشی، و نیست آنکه من عذاب کنم ایشان را و حال ایشان طلب آمرزش کنند.

فکل فرقة لهم توبة، فتوبة الأنبیاء من اضطراب السر و توبة الأولیاء من تکوین(4) الخطرات و توبة الأصفیاء من النفس و توبة الخاص من الاشتغال بغیر الله و توبة العام من الذنوب.

می فرماید که: هر صنف از اصناف انسان را توبه ای است مخصوص به او که صنف دیگر را آن نحو از توبه مناسب نیست. اما توبه ی پیغمبران از اضطراب نفس است که چون ایشان نهایت تقرب به جناب احدیت دارند اگر بسبب ارتکاب مباحات و لوازم بشریت ایشان را غفلتی و اضطرابی در نفس بهم رسیده باشد توبه و استغفار ایشان بازگشت از آن خواهد بود. و تعبیر باضطراب خالی از لطف نیست یعنی از بسکه نفس نفیس ایشان متوجه جناب باریتعالی است و لمحه ی از او غافل نیست گویا تعلق ایشان بجناب او عز اسمه از قبیل تعلق ماهی است به آب، و چنانکه جدا ماندن ماهی از آب موجب اضطراب ماهی است، غافل شدن ایشان نیز از جناب او بسبب ارتکاب مباحات موجب اضطراب ایشان است.

و توبه ی اولیاء و دوستان خدا (از بابت ائمه علیهم السلام(5) از خطرات و فکرهاست که گاهی به خاطر ایشان خطور می کنند.

و توبه ی اصفیاء و مؤمنان خالص از نفس زدن است(6) که اگر ایشان را در بعضی نفس زدن ها غفلتی رویداده باشد توبه رجوع از او باشد.

و توبه ی خواص و اهل علم از مشغولیت به غیر خدا.

و توبه ی عوام از گناهان است.(7)


1) کنزالعمال، حدیث 10171.

2) صحیح مسلم، جلد 4، صفحه ی 2075.

3) بحارالأنوار، جلد 94، صفحه ی 151.

4) در بحارالأنوار (جلد 6، صفحه ی 33) آمده: «و توبة الأولیاء من تلوین الخطرات» و مقصود از تلوین خطرات آمدن امور متفرقه در ذهن ذکر شده است.

5) این قسمت غلط حروفچینی شده است. ظاهرا مقصود مترجم (دوستان خدا از ائمه از بابت خطرات و فکرها) باشد؛ هر چند این عبارت هم عبارت خوبی نیست.

6) در بحارالأنوار در توضیح این جمله آمده است: «ای بغیر ذکر الله» یعنی بی یاد خدا نفس زدن.

7) متن عربی و ترجمه و شرح فارسی مصباح الشریعه، تألیف عبدالرزاق گیلانی، به تصحیح دکتر سید جلال الدین محدث ارموی (نشر صدوق، پاییز، 1366)، صفحه ی 435- 433.