جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مراتب یقظه (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یقظت و بیداری جان، مانند نور، مراتبی دارد؛ همان طور که غفلت، که خواب روح است، چون ظلمت دارای مراتب است.

بالاترین مرتبه ی غفلت، غفلت کسانی است که در اثر جنایت و ظلم و بزهکاری جوهر جانشان فاسد، دیده ی دل آنان کور و گوش قلبشان کر شده است:

لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالأنعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون. (اعراف: 180)

آنان دل هایی دارند که با آن نمی فهمند و چشمانی دارند که با آن نمی بینند و گوش هایی دارند که با آن نمی شنوند؛ آنان همچون چهارپایان بلکه گمراهترند؛ آنان همان غافلان اند.

ظلمت غفلت در این گونه انسان ها در نهایت شدت است و امیدی به نجات آنان از این تاریکی و بهره وری ایشان از نور یقظه و بیداری نیست:

او کظلمات فی بحر لجی یغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض اذا أخرج یده لم یکد یراها و من لم یجعل الله له نورا فماله من نور. (نور: 40)

یا همچون تاریکی هایی در دریای ژرف که موجی آن را فرا گرفته و بالای آن موج، موج دیگری است و بالاتر از آن ابری است؛ تاریکی هایی انباشته بر هم؛ به گونه ای که اگر شخص دست خود را بیرون آورد آن را نمی بیند. و هر کس که خداوند برای او نوری قرار ندهد، نوری برای او نیست.

هر چه آلودگی و جنایت و ظلم انسان کمتر باشد از ظلمت و غفلت دل کاسته می شود تا آنجا که حجاب های ظلمت به کلی از دل زایل می گردد و نوبت به حجاب های نور می رسد. اینجاست که مسأله ی «حسنات الأبرار سیئات المقربین»(1) مطرح می شود. و بالأخره پایین ترین مرتبه ی غفلت، غفلتی است که خداوند انبیاء و اولیاء را از آن تحذیر می کند.

و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین. (اعراف: 205).

پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن، و از غافلان مباش.

پایین ترین مرتبه ی یقظه و بیداری جان، روشن بینی و بصیرتی است که انسان از تسلیم حق می کند و اسلام را به عنوان تنها آیینی که در عقیده و اخلاق و عمل او را به حق می خواند می پذیرد. لذا این مرتبه از خداشناسی اسلام نامیده شده است. بالاتر از این مرتبه، یقظه ی ایمان و بالاتر از آن یقظه ی یقین و بالأخره بالاترین مرتبه ی یقظه در اوج مراتب تکامل، یعنی مرتبه ی رضا، برای انسان حاصل می شود. در این مرتبه از نورانیت جان، انسان چنان حقایق هستی را روشن و عریان می بیند که دیگر هیچ چیز از او پنهان نخواهد بود. در این مرتبه از خداشناسی است که سالک واصل، چون امام علی علیه السلام، می تواند ادعا کند که:

لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا.(2)

اگر حجاب برداشته شود بر یقینم افزوده نمی شود.


1) نیکی های خوبان بدی های مقربان است.

2) غررالحکم، شماره ی 7569.