جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معنای یاد خدا (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شاید برخی تصور کنند که مقصود از یاد کردن خدا این است که شخص تسبیحی برگیرد و ذکر بگوید، ولی قطعا مقصود این نیست. نه تنها این گونه یاد خدا کردن، آدمی را به یاد خود نمی آورد و حجاب های دل را برنمی گیرد، بلکه گاه می شود که حجابی بر حجاب های قلب می افزاید و آن وقتی است که ذکر خدا با حقیقت ذکر همراه نیست.

تا زهر بد زبانت کوته نیست

یک أعوذت اعوذ بالله نیست

بلکه آن نزد صاحب عرفان

نیست الا اعوذ بالشیطان

گاه گویی اعوذ و گه لا حول

لیک فعلت بود مکذب قول

سوی خویشت دو اسبه می راند

بر زبانت أعوذ می خواند

طرفه حالی که دزد بیگانه

شده همراه صاحب خانه

می کند همچو او فغان و نفیر

در به در، کو به کو، دزد بگیر!

یاد خدا در رابطه با رفع موانع شناخت خدا، به معنی حضور ذهنی و گفتار نیست، بلکه به معنی حضور عملی و کردار است؛ هر چند حضور ذهنی و گفتار هم به عنوان بخشی از کردار، به ترتیبی که خواهد آمد، در کنار زدن این موانع مفید و مؤثر است.

یاد خدا به این معنا، در نخستین گام، عبارت است از خود نگهداری از گرفتار شدن در موانع خداشناسی و اجتناب از هوس هایی که موجب حجاب ها و موانع قلب می شوند.

این گام، حساس ترین و عمده ترین و در عین حال سخت ترین گام های سلوک است و لذا در روایات از آن تعبیر به «أشد الأعمال=سخت ترین کارها» و «سید الأعمال=آقای کارها!» شده است.

امام باقر علیه السلام می فرماید:

ثلاث من اشد ما عمل العباد: انصاف المرء من نفسه و مواساة المرء أخاه و ذکر الله علی کل حال و هو أن یذکر الله عزوجل عند المعصیة یهم بها فیحول ذکر الله بینه و بین تلک المعصیة.(1)

سه عمل است که از سخت ترین اعمال است: انصاف خواستن از خود، مواسات با برادر دینی، و یاد خدا بودن در همه حال، و آن عبارت است از اینکه شخص به هنگام هوسرانی و گناه یاد خدا کند و یاد خدا میان او و گناه فاصله شود.

پس از برداشتن این گام و خودداری از هوسرانی و گناه، دومین گام در مسیر سلوک اجرای اوامر الهی و تعالیم انبیاء در زندگی است. در این زمینه امام علی علیه السلام یاد خدا را به اطاعت از او و ترک نافرمانی او تفسیر می کند:

و لکن ذکر الله فی کل موطن اذا هجمت علی طاعته أو معصیته.(2)

یاد خدا در همه جا به این معناست که هنگام اطاعت یا معصیت خدا به وظیفه ی خود عمل کنی.

امام صادق علیه السلام نیز ذکر را دقیقا به همین معنا تفسیر می نماید:

من کان ذاکرا لله علی الحقیقة فهو مطیع و من کان غافلا عنه فهو عاص… و أصلهما من الذکر و الغفلة.(3)

آن کس که بحقیقت یاد خداست از او اطاعت می کند و آن کس که یاد او نیست نافرمانی می نماید… و ریشه ی اطاعت و نافرمانی از ذکر و غفلت است.


1) بحارالأنوار، جلد 93، صفحه ی 151.

2) بحارالأنوار، جلد 93، صفحه ی 154.

3) بحارالأنوار، جلد 93، صفحه ی 158.