جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رام شدن حیوانات‏ (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

قابلیت براى اهلى شدن حیوانات، یک مسأله بسیار مهم است.

براى پى بردن به اهمّیّت هر نعمتى، باید حالتى را که در فرض از دست رفتن آن، حاصل مى‏شود مورد توجّه قرار داد.

اگر امروز حیوانات اهلى مبدّل به حیوانات وحشى شوند؛ شتر مانند یک پلنگ حمله کند و با آرواره‏هاى نیرومندش انسان‏ها را پاره نماید، و گاو شاخ بزند، و اسب‏ها با لگد، پشت و پهلوى کسانى را که به آنها نزدیک مى‏شوند بشکنند، آن وقت است که نه تنها این گلّه گوسفندان و شتران و گاوها، سرمایه موجودى محسوب نمى‏شود؛ بلکه باید براى نجات از شرّ آنها به هر وسیله نابود کننده‏اى متوسّل شویم و عطایشان را به لقایشان ببخشیم. در حال حاضر نیز گهگاه، این حیوانات رام و سر به زیر خشمگین و خطرناک مى‏شوند، فیل‏ها یاد هندوستان مى‏کنند، شترهاى عصباى به صاحبان خود حمله‏ور مى‏شوند، و اگر کمى غفلت شود، ممکن است به نابودى آنها منتهى گردد، گوئى خدا مى‏خواهد نشان دهد که اگر من فرمان تسلیم و خضوع را از آنها بگیرم ببینید به چه صورتى در مى‏آیند!

قرآن با تعبیرهاى مختلفى از این واقعیت یاد کرده است؛ گاه مى‏فرماید:

وَذَلَّلْناها لَهُمْ: «ما آنها را ذلیل (و رام) انسان‏ها ساختیم» (1) و گاه مى‏فرماید:

«هنگامى که سوار بر چهار پایان مى‏شوید: بگوئید: سُبْحانَ الّذِى سَخَرَّلَنا هذا وَ ما کُنّا مُقْرِنینَ: «منزه است خداوندى که این را براى ما تسخیر کرد و ما توانائى آن را نداشتیم» (2)

در توحید مفضّل نیز به این نکته اشاره شده، و بعد از بیان خلقت چهار پایان مى‏فرماید: «ثُمَّ مُنِعَتْ الذِّهْنَ وَ الْعَقْلَ لِتَذِلَّ لِلأَنْسانِ فَلا تَمْتَنِعَ عَلَیْهِ إذا کَدَّها الْکَدُّ الشَّدِیْدُ و حَمَّلَها الْحِمْلَ الثَّقِیْلَ»: «سپس خداوند عقل و هوش را از چهارپایان برداشت تا تسلیم و رام انسان شوند؛ و هنگامى که زحمات شدید و بارهاى سنگین بر آنها تحمیل مى‏گردد سرپیچى نکنند.» (3)

البته نداشتن عقل و ذهن قسمتى از دلیل رام شدن آنها است، زیرا علاوه بر این، خداوند حکیم آنها را چنان آفریده است که به زودى رام مى‏شوند و براى همیشه به همان حال باقى مى‏مانند؛ در حالى که بعضى از حیواناتى که در هوش و عقل همانند آنها هستند (مانند گرگ و پلنگ) اگر با زحمت زیاد رام شوند جنبه موقتى دارد و در همان حال نیز باید شدیداً از آنها احتیاط کرد، و گاه با مختصر غفلتى صاحبان خود را مى‏درند.


1) سوره یس، آیه 72.

2) سوره زخرف، آیه 13.

3) توحید مفضّل (بحارالانوار، جلد 3، صفحه 91).