در بعضى از آیات فوق این نکته آمده است که رزق هر جنبندهاى بر خدا است؛ و خدا آن را تکفل فرموده است: وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِى اْلأَرْضِ الّا عَلَى اللهِ رِزْقُها … (1) و در بعضى دیگر آمده است که وسعت و تنگى روزى به خواست
خدا است. (2)
در روایات اسلامى نیز به این معنى اشاره شده است. امیرمؤمنان علیه السلام مىفرماید: «وَقَدَّرَ الأَرْزاقَ فَکَثَّرَها وَ قَلَلَّها وَ قَسَّمَها عَلىَ الضِّیْقِ وَ السَّعَةِ»: «خداوند ارزاق را مقدّر ساخته و زیاد و کم نموده و برحسب تنگى و وسعت معیشت آن را تقسیم کرده است» (3) در حدیث دیگرى از همان حضرت مىخوانیم که در تشویق براى تحصیل علم مىفرماید: «انَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَیْکُمْ مِنْ طَلَبِ الْمالِ، انَّ الْمالَ مَقْسُوْمٌ مَضْمُوْنٌ لَکُمْ قَدْقَسَّمَهُ عادِلٌ بَیْنَکُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفِى لَکُمْ وَ الْعِلْمُ مَحْزُوْنٌ عِنْدَ اهْلِهِ امْرِتُمْ بِطَلَبِهِ»: «طلب دانش بر شما از طلب مال لازمتر است. چرا که مال تقسیم و تضمین شده، عادلى آن را قسمت نموده و ضمانت کرده و وفا مىکند، ولى علم و دانش در نزد اهل آن است و شما مأمور به طلب آن هستید.» (4)
اکنون این سؤال پیش مىآید که اگر چنین باشد تلاش و کوشش براى تحصیل معاش و روزى و برنامه ریزى براى بهبود وضع اقتصادى یک جامعه چه مفهومى خواهد داشت؟
ولى با توجّه به سایر آیات و روایات هنگامى که همه در کنار هم چیده شود، پاسخ این سؤال روشن مىگردد که منظور از تضیمن رزق از سوى خداوند و تکفّل و تعهّد و تقسیم آن، فراهم آوردن زمینهها است. زمینههایى در خارج از وجود انسان، و زمینههایى در درون وجود او است که هرگاه دست به دست هم دهند انسان سهم خود را از روزى دریافت مىکند.
این درست به آن مىماند که حقوق کارکنان یک دستگاه از ناحیه رئیس آن دستگاه تعیین مىشود؛ ولى هرگز حقوق را در خانه آنها نمىآورند؛ بلکه آنها باید کار کنند، سپس شخصاً بروند و لیست حقوق را پر کنند و حق خود را دریافت دارند.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که خداوند براى اینکه مردم، در عالم اسباب گم نشوند و روزى را نتیجه منحصر به فرد تلاش و کوششهاى خود
ندانند؛ گاه به اشخاصى روزى مىرساند که تلاش چندانى نکردهاند؛ و گاه روزى را از کسانى مىگیرد که پرتلاشاند تا روشن سازد در پشت این دستگاه، قدرت دیگرى حاکم است. (ولى نباید فراموش کرد اینها در حقیقت استثناءهایى است، اما اصل اساسى همان تلاش و کوشش است.)
شاید به خاطر همین امر در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم آمده است که فرمود:
«وَاعْلَمُوا أنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ: فَرِزْقٌ تَطْلُبُونَهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکُمْ فَاطلبُوا أَرْزاقَکُمْ مِنْ حَلالٍ، فَأِنَّکُمْ انْ طَلَبْتُمُوها مِنْ وُجُوْهِها أَکَلْتُمُوْها حَلالًا وَ انْ طَلَبْتُمُوها مِنْ غَیْرِ وُجُوهِها أَکَلْتُمُوها حَراما»: «بدانید رزق دو گونه است: رزقى که شما به دنبال آن مىروید، و رزقى که به دنبال شما مىآید. بنابراین رزق را از طریق حلال طلب کنید که اگر از طریق صحیح آن بطلبید آن را به صورت حلال مىخورید، و اگر از غیر طریق صحیح بطلبید همان را به صورت حرام مىخورید!» (5)
این دوگانگى روزى در واقع دلیلى است بر جمع میان آیات و روایاتى که روزى را مقسوم و تضمین شده مىشمرد؛ و آیات و روایاتى که در نقطه مقابل آن، جد و جهد و تلاش را شرط بهرهگیرى از روزى معرفى مىکند. (6)
به علاوه آگاهى این دوگانگى رزق سبب مىشود که افراد حریص از حرص باز ایستند، و مؤمنان خود را آلوده کارهاى حرام براى طلب روزى بیشتر نکنند، و محرومان نیز به یأس و نومیدى کشیده نشوند.
1) سوره هود، آیه 6.
2) سوره روم، آیه 37 و آیات دیگر.
3) نهجالبلاغه، خطبه 91.
4) معالم الدین، صفحه 9.
5) وسائل الشیعه، جلد 12، صفحه 29.
6) براى اطلاع از این روایات به، جلد 12 وسائل الشیعه، کتاب التجارة، صفحات 9 و 16 و 18 و 22 و 24 و 26 مراجعه شود.