«جَبَل» (بر وزن عسل) به معنى کوه است. هرچند بعضى از ارباب لغت در تفسیر آن گفتهاند نقطه مقابل زمینهاى مسطّح است، و بعضى آن را به قسمتهاى مرتفع از زمین که بلند و طولانى باشد تفسیر کردهاند؛ و ظاهراً همه این تعبیرات اشاره به یک معنى است.
البته گاهى این واژه در معانى کنائى نیز به کار مىرود و به اشخاص پر مقاومت و بزرگ «جبل» گفته مىشود، و «جِبلّى» به صفاتى گفته مىشود که در طبیعت انسان ثابت است و نقل و انتقال نمىپذیرد؛ (مانند: کوه) و به گروه و
جماعت در لغت عرب نیز «جِبِلّ» (به کسر جیم و با و تشدید لام) گفته مىشود به خاطر تشبیه به کوه در عظمت. (1)
«رواسى» جمع «راسِیة» به معنى کوههاى سخت و پابرجا است؛ و در اصل از «رسو» (بر وزن رَسْم و غُلُوّ) به معنى ثابت و پا برجا بودن گرفتن شده است. به ظرفهاى بزرگى که در زمین کار مىگذارند و ثابت است نیز «راسیه» گفته مىشود.- مانند «قُدُوْرٍ راسِیاتٍ» که در داستان سلیمان در قرآن مجید آمده و به معنى دیگهاى بزرگ و ثابت است- به ستونهاى ثابت وسط خیمه نیز «رسىّ» اطلاق مىشود و «مرسات» به لنگر کشتى مىگویند که باعث ثبات و قرار گرفتن کشتى در یک نقطه است.
این واژه گاه به معنى برقرار ساختن صلح در میان جمعیّت نیز به کار مىرود؛ چرا که صلح مایه ثبات یک کشور است.
—
1) مفردات راغب و مجمع البحرین و لسان العرب.