جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح مفردات‏ (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

«عَلَقَة» از مادّه «عَلَق» (بر وزن شفق) در اصل به معنى علاقه و ارتباط به چیزى است؛ و لذا «عَلَقْ» به معنى خون بسته و زالو نیز آمده است؛ و «علقه» که یکى از مراحل تکوّن جنین در رحم مادر است از این رو علقه نامیده شده که شبیه قطعه خون منعقد شده است. (1)

در مقائیس الّلغة اصل مفهوم این واژه را ارتباط و تعلّق چیزى به موجود عالى‏ترى مى‏داند که بعداً مفهوم آن گسترش یافته است. (2)

«مُضْغَة» از مادّه «مَضْغ» به معنى جویدن غذا است؛ و به معنى قطعه‏اى از گوشت است به اندازه‏اى که انسان یکبار مى‏جود، به شرط اینکه هنوز پخته نشده باشد. اطلاق این واژه بر یکى از مراحل جنین که بعد از حالت «علقه» است به خاطر شباهتى است که با چنین گوشتى دارد. در این هنگام جنین به صورت قطعه گوشت سرخ رنگى درمى‏آید که در آن رگ‏هاى فراوان سبز رنگى است؛ و گاه گفته مى‏شود «قَلْبُ اْلأَنْسانِ مُضْغَةٌ مِنْ جَسَدِهِ». «قلب انسان قطعه گوشتى از جسد او است» این تعبیرات همه به یک ریشه باز مى‏گردد. (3)

«مَنِىّ» در اصل از ماده «مَنْى» (بر وزن سعى) به معنى تقدیر و اندازه‏گیرى است؛ و از آنجا که آب نطفه، اندازه‏گیرى یک انسان یا حیوان را در بردارد، این واژه به آن اطلاق شده است؛ و مرگ را از این رو «مَنیّه» مى‏گویند که اجل مقدّر انسان یا حیوان است.

اطلاق واژه «تمنى» بر آرزوها به خاطر آن است که انسان آن را در دل تصویر و اندازه‏گیرى مى‏کند؛ و چون بسیارى از آرزوها با واقعیّت مطابق نیست؛ واژه «أُمْنِیّة» گاه به معنى دروغ آمده است. (4)


1) مفردات راغب.

2) کتب دیگر لغت مانند: لسان العرب، و مجمع البحرین، نیز تعبیراتى شبیه همین معنى را دارد.

3) مقائیس الّلغة، مفردات راغب، و مجمع البحرین، و لسان العرب، و صحاح الّلغة.

4) مفردات راغب، مجمع‏البحرین، و لسان العرب.