جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به جاى مقدمه‏ (1)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

این همه تفسیر براى قرآن!

برادرى مى‏گفت: شنیده‏ام، حدود دو هزار تفسیر درباره قرآن نوشته شده است، با اینکه قرآن یک حقیقت بیش نیست؛ آیا موقع آن نرسیده است که دانشمندان اسلام (مخصوصاً در حکومت اسلامى) بنشینند و تکلیف تفسیر آیات قرآن را روشن سازند.

گفتم: برادر! از چند نکته مهم غفلت کرده‏اى!

1- ما نباید فراموش کنیم که قرآن ابعاد زیادى دارد و زوایاى بى‏شمارى؛ و هریک از مفسّران بزرگ آن را از یک بعد خاص، و زاویه معین، مى‏بینند، و تفسیر مى‏کنند. درست مثل یک شاخه گل گرانبها که باغبان به آن به عنوان یک محصول پر درآمد نگاه مى‏کند، و پزشک دارو ساز از این نظر که برگهایش براى فلان بیمارى خوب است، و ساقه‏هایش براى درمان بیمارى دیگر، و ریشه‏ها و گل‏هایش نیز هریک براى درمان بیمارى خاصّى مفید است.

شاعران به آن از این نظر مى‏نگرند که الهام بخش لطیف‏ترین اشعار، و پرورش دهنده قریحه هنرى، گلبرگش چون عارض شاهدان و غنچه‏هایش چون دهان خوبان، و رنگ و طراوت و بویش یادآور رنگ و بوى جانان است.

و بالآخره یک فیلسوف الهى در جزء جزء پیکر این شاخه گل، آثار آن معبود بزرگ را تماشا مى‏کند، و با گوش جانش از هر ذرّه‏اى از آن حمد و تسبیح آن شاهد شاهدان را مى‏شنود، و از ظرافت و لطافت و نظم و حساب دقیقش نشانى از آن بى‏نشان مى‏یابد و سرانجام به این شعر معروف مترنّم مى‏شود که:

برگ درختان سبز در نظر هوشیار

هر ورقش دفترى است معرفت کردگار!

به همین دلیل مفسّران ادیب و نکته پرداز، قرآن را از بعد فصاحت و بلاغت نگریسته‏اند؛ و مفسّران فیلسوف و حکیم از بعد فلسفى، و مورّخان بعد تاریخى‏اش را مى‏نگرند، و آگاهان علوم طبیعى از پرده‏بردارى قرآن از اسرار جهان سخن مى‏گویند.

معلّمان اخلاق از بعد برنامه‏هاى بسیار مؤثّر تربیتى، و فقهاء و حقوقدانان از مسائل حقوقى و آیات الاحکام، و متکلّمان از معارف بلند قرآن در زمینه مبدأ و معاد، بحث و تفسیر مى‏کنند. خلاصه: هرکسى سوزد به نوعى در غم جانانه‏اى!

ما سراغ نداریم کسى که قرآن را از تمام ابعاد دیده و تفسیر کرده باشد؛ چرا که تخصّص در تمام علوم و فنون براى هیچ انسانى ممکن نیست.

2- قرآن همچون دریاى بى‏کرانى است که هریک از مفسّران به قسمتى از عمق آن مى‏رسند و گوهرهایى با خود مى‏آورند.

زمانى بود که غوّاصان تنها در عمق بسیار کم دریاهاى جهان به کاوش مروارید و جواهرات مى‏پرداختند؛ ولى هر قدر تجهیزات براى فرو رفتن در دریاها کامل‏تر شد آنها در عمق بیشترى گام نهادند و عوالم جدیدى را کشف کردند و به جواهرات و معادن تازه‏اى دست یافتند.

همین گونه هر قدر سطح فکر و علوم و دانش‏هاى انسانى با گذشت زمان بالاتر رود، محقّقان و مفسّران آمادگى بیشترى براى غوص در ژرفاى کلام الهى پیدا مى‏کنند، و گوهرهاى تازه‏اى به دست مى‏آورند، و مى‏دانیم هرگز نقطه پایانى براى این تلاش متصوّر نیست؛ زیرا کلام الهى همچون ذات پاک‏اش نامتناهى است!

اینها دلیل تنوّع و کثرت تفسیرهااست.

3- بعلاوه کشف حقایق همیشه در برخورد اندیشه‏ها با یکدیگر صورت مى‏گیرد، همانگونه که جرقه‏ها از برخورد قطعات سنگ و فولاد بیرون مى‏جهد؛ بنابراین هرگز نباید از تعدّد و کثرت کتب تفسیر هراسى به خود راه داد؛ بلکه این یک نقطه مهم قوّت است که باید همچنان ادامه یابد.

و ما بعد از گام نهادن در تفسیر موضوعى این حقیقت را به خوبى لمس کردیم چرا که هر قدر بیشتر با این کتاب بزرگ آسمانى آشناتر مى‏شویم مى‏بینیم دریچه‏هاى تازه‏اى از معارف و کنوز حقایق قرآن بر ما کشف مى‏شود، حقایقى‏

که در تفسیر ترتیبى تا این حد کشف نشده بود و خدا را بر این نعمت بزرگ سپاس مى‏گوئیم.

جلد اوّل این تفسیر بحمدالله با «موفقیت» و «استقبال کامل» روبرو شد به گونه‏اى که مجموع هفت هزار نسخه منتشر شده قبل از نشر چلد دوّم پایان گرفت، و این نشان خوبى بر آشنایى روز افزون محیط ما با قرآن و معارف قرآن است.

در این زمینه سخنان دیگرى نیز داریم که به بعد موکول مى‏کنیم و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیْمِ‏

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالِمَیْنَ وَ الْصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلى‏ خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِبِیْنَ الطّاهِرِیْنَ لاسِیَّمَا الأَمامِ الْمَهْدِىِّ الْمُنْتَظَرِ أرْواحُنا فِداهُ‏