او یک ملوان کشتی بود که از آسیا به طرف جنوب شرقی حرکت می کرد. ناگهان طوفان شدیدی در سطح دریا پدید آمد و هوا تیره و تار شد و موج های سهمگین برخاست و وضع دریا دگرگون شد، و ابرهای تیره و متراکمی در آسمان پیدا شد که هر لحظه هوا را تاریک تر می نمود، به طوری که اگر کسی دستش را جلو چشمش می گرفت آن را نمی دید.
ملوان کشتی با کمال ناراحتی به هر طرف می دوید و دیوانه وار در سطح کشتی حرکت می کرد. ناگهان چشمش به مسافری که از اهل پاکستان بود افتاد که روی کتابی خم شده و قرائت می کرد. ملوان پرسید این چه کتابی است؟ پاکستانی گفت: کتاب آسمانی ما مسلمان هاست. ملوان گفت: ممکن است آیه ای را که اکنون می خواندی برای من ترجمه کنی.
مرد پاکستانی آیه را برای او ترجمه نمود:
«یا مانند تاریکی هاست به دریایی ژرف که موجی آن را فرا گرفته (باشد) و بالای آن موج، موج دیگری است و بالاتر از آن ابری است و گویی ظلمتهاست که روی هم قرار گرفته. به طوری تیره و تاریک است که اگر دست خود را جلو روی خود بلند کند نزدیک است آن را نبیند و هر کس که خدا نوری به او نداده او را نوری نیست». (1)
ملوان کشتی از تشریحی که راجع به طوفان ها و امواج دریا شنید در شگفت شد،
زیرا کسی می تواند درباره ی طوفان دریا و کیفیت آن بحث کند که خود سال ها دریانوردی کرده و از نزدیک وضع طوفان و امواج دریا را دیده باشد.
ملوان گفت پیامبر شما محمد که تا روز نزول این آیه مسافرت دریا نکرده بود تا طوفان دریا و خصوصیات آن را دیده باشد؛ پس معلوم می شود این آیات وحی الهی است که خداوند به محمد الهام فرموده است و همان ساعت مسلمان شد.(2)
1) سوره ی نور، آیه ی 40.
2) راه تکامل، جلد 5، صفحه ی 37- 36.