تبیین باورهاى عقلانى دین، که عبارت دیگرى از «فلسفه ی دین» است، در قرن بیستم، با نامهربانى گروهى از متفکران غربى روبرو گردید تا آنجا که برخى از آنان مانند «پوزیتیویستهاى منطقى» باورهاى دینى را بىپایه و پوچ انگاشته، و حتى آن را بىمعنى و مهمل معرفى کردند.
برخى دیگر باورهاى دینى را با یک رشته اصول مادّى توجیه کرده، و آن را معلول فرایند عوامل طبیعى، چون عوامل روانشناختى و اقتصادى دانستند، تا آنجا که فروید روانکاو قرن بیستم، آن را نتیجه عقد جنسى بشر معرّفى کرد.
این نوع تبیین باورهاى عقلانى دین، به مرور زمان در پرتو کنکاشهاى دانشمندان الهى بىفروغ گشت، و در نتیجه انسان متفکر در غرب پیوند خود را با این تفسیرهاى مادىگرایانه گسست، و احساس کرد که این روشها نمىتواند عطش معنویت او را فرو نشاند، و پیوسته به دنبال معنویت گشته تا بر زندگى خشونتبار ماشینى نوعى، لطافت بخشد.
در این میان گروهى براى جبران این نقیصه در زندگى غربى، «اومانیسم» و انسان گرایى را سمبل معنویت دانسته تا جایى که آرزوها و تمایلات او را به جاى دستورات الهى نشاندند و تصور کردند از این طریق مىتوانند به خشونت زندگى صنعتى، نوعى لطافت بخشند.
این نوع مکتبهاى مادىگرایانه از آنجا که برخلاف مقتضاى آفرینش هست، پس از یک دوره ی کوتاه ارزش خود را از دست داده و رنگ باختند، و اکنون بشر به نوعى به دین روى آورده، و گمشده ی خود را در اعتقادات دینى و اعتماد به قدرت لایزال الهى جستجو مىکند.
درست است که قرن بیست و یکم با حادثه ی یازده سپتامبر و پس از آن با یورش و تهاجم به افغانستان و عراق آغاز شد، ولى نباید این روش را، روشى مستمر و پایدار دانست، بلکه این حرکات ضدانسانى پسلرزههاى همان خودخواهىهاى مادّى است که خود را در این چهره نشان داد.
ولى چشمانداز قرن بیست و یکم، درست برخلاف این نوع روشهاست، زیرا انسان، از این پس از مکتبها و ایسمهاى مادّى به ستوه آمده، و احساس کرده است که سلاحهاى اتمى و موشکى براى او امنیت و آرامش فراهم نمىسازد و به دنبال یک نوع اصلاحات بنیادى در جامعه است که تمایلات مرزناپذیر انسانهاى خودخواه را تعدیل کرده، و صلح و عدالت، انساندوستى و نوعدوستى را جایگزین خشم و شهوت سازد.
این تمایلات طبیعى که جوانههاى خود را در غرب نشان مىدهد-و یکى از نشانههاى آن ممنوع ساختن جشنهاى «هالووین» در روسیه است که در آن مقدّسات دینى به مسخره گرفته مىشد-جز در پرورش اعتقادات فطرى و پیامهاى پیامبران الهى امکانپذیر نیست، و از این طریق گفتار خداوند بزرگ در قرآن کریم تحقق مىپذیرد، آنجا که مىفرماید: أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحُونَ.(1)
این جلد مانند دو جلد پیشین نگرشى بر یک رشته مسائل فلسفه ی دین است که به عنوان مسائل جدید در علم کلام مطرح شده است. امید است چراغى فرا راه دینپژوهان واقعگرا قرار گیرد.
جعفر سبحانى
قم-مؤسس امام صادق علیه السّلام
دوازدهم رمضان1424 ه. ق / شانزدهم آبان 1382 ه. ش
1) انبیاء / 10.