براساس منطق مادیین، بیماری های شناخت درمان ندارند. نه دارویی وجود دارد که بتواند میکرب هوس را، که ریشه ی موانع شناخت های عقلی و قلبی است، از بین ببرد و نه پزشکی هست که بتواند بیماری های ظلم و کفر و اسراف و فسق را، که حجاب های دیده ی عقل و قلب اند، معالجه کند.
ولی در منطق الهیین، موانع شناخت و از جمله خداشناسی، هم پزشک دارد و هم دارو. پزشک اصلی بیماری های فکر و دل خداوند متعال است(1)؛ تنها اوست که می تواند زنگارهای آینه ی عقل و قلب را برطرف کند و راه واقعی تکامل را به انسان نشان دهد. پیامبران نقش واسطه دارند و نخستین فلسفه ی بعثت آنها برداشتن حجاب های درک و فهم انسان هاست. این حقیقت را امام علی علیه السلام چنین توضیح می دهد:
فبعث فیهم رسله و واتر الیهم أنبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته ویحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول.(2)
خداوند پیامبران را، یکی پس از دیگری، در میان مردم برانگیخت تا پیمان فطری او را مطالبه کنند و نعمت فراموش شده ی خدا را به یادشان آورند و از رهگذر تبلیغ بر آنان اقامه ی حجت کنند و گنج های عقول مردم را استخراج نمایند.
استخراج گنج های عقول، همان زدودن حجاب های درک و فهم حقایق عقلی و قلبی و برداشتن موانع از برابر منابع فکر و دل است.
1) نگاه کنید به جلد اول همین کتاب، صفحه ی 389.
2) نهج البلاغه، خطبه ی اول.