جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ویژگى‌هاى امور فطرى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آفریدگار حکیم پایه‌هاى کمال و سعادت را در خلقت انسان نهادینه کرده و

عوامل نیل به کمال، و آفات و موانع از نیل را، با قلم آفرینش بر صفحه دل او نگاشته است و عقل عملى با توجه به این هدایت‌هاى فطرى بایدها و نبایدها را انشا مى‌کند.

هدایت فطرى، معیار صحیح براى شناخت حسن و قبح افعال فاعل ارادى و مختار است. وقتى انسان در یک محیط و فضاى آرام و کاملا عادى قرار گیرد، در آینه فطرت، اصول فضایل و رذایل اخلاقى را مى‌بیند از این جهت عدالت، شجاعت، راستگویى، امانتدارى، احترام به پیمان، سپاسگزارى از منعم، و عفت و پاکدامنى، عبرت، جوانمردى و نظایر آنها را، نیک مى‌شمارد و مفاهیم مقابل را رذایل و رفتارهاى سرچشمه گرفته از آنها را، ناپسند مى‌داند.

امور فطرى براى خود ضابطه دارند و این ضابطه را مى‌توان در چهار عنوان خلاصه کرد:

الف: تمایلات فطرى و احکام منطبق بر آنها فراگیر مى‌باشد و به قاره‌اى و نژادى و زمانى اختصاص ندارد.

ب: امور فطرى از تعلیم و آموزش بى‌نیاز است بلکه با هدایت‌هاى فطرى انجام مى‌گیرد.

ج: هر نوع فکر و عمل که ریشه فطرى دارد، از قلمرو و سیطره‌ى عوامل سه‌گانه‌ى: جغرافیایى و اقتصادى و سیاسى بیرون است، یعنى ساخته و پرداخته‌ى این عوامل نیست اگر چه این عوامل در رشد و شکوفایى و یا پژمردگى و رکود آن تأثیر به سزایى دارند.

د: تبلیغ و سخت‌گیرى در مورد آن، ممکن است از شکوفایى آن بکاهد، امّا آن را ریشه‌کن نمى‌کند.

ما از این طریق مى‌توانیم کلیه تمایلات انسان را در عرصه زندگى از نظر فطرى و غیره از هم تمیز دهیم.

بنابراین هر نوع نظام اخلاقى در صورتى اخلاق محسوب مى‌شود که به گونه‌اى

با فطرت هماهنگ باشد، چیزى که هست برخى از مسایل اخلاقى (بسان ادراکات عقل نظرى) از قضایاى واضح و خود معیار و برخى دیگر غیر واضح و از طریق قضایاى «غیر خود معیار» حل و فصل مى‌گردند.