گرچه بحث از دوزخ و شدائد آن در متن وحى و آیات و روایات معصومین علیهم السلام آمده است، امّا بنا ندارم با طرح این بحث شما را مأیوس و دلسرد کنم، لذا در آینده ی نزدیکى انشاءالله پیرامون بهشت و نعمتهاى جاودان آن نیز سخنى خواهم گفت.
از خداوند مىخواهم این سطرها که بیان قرآن و ترجمه و تفسیر آن است ما را از غفلت بیرون آورد و دل ما را از علاقه ی افراطى به دنیا و هوسها دور سازد و لااقل گاهى هم یاد معاد و روز قیامت باشیم.
امّا حالات و وضع آتش جهنّم.
1- قرآن براى جهنّم یک خروش و حالت عصبانیت و قهرى بیان کرده و مىفرماید: «سَمِعُوا لَها تَغَیُّظاً وَ زَفِیراً»(1) دوزخیان از راه دور صداى دلخراشى را از دوزخ مىشنوند.
2- دوزخ گرچه به خودى خود به قدرى بزرگ است که هرگاه به او گفته شود: «هَل امتَلَات» آیا پُر شدى؟ او در پاسخ مىگوید: «وَتَقُول هَل مِن مَزِیدٍ»(2) آیا باز هم چیزى هست؟ ولى با این همه وسعت و بزرگى، قرآن از آن به «مَکاناً ضَیّقاً»(3) تعبیر فرموده است، یعنى جاى دوزخیان بسیار تنگ است! چنانکه در روایتى جهنم را به دیوار بسیار بزرگى تشبیه کرده که در آن میخهایى را مىکوبیم، با اینکه دیوار بسیار بزرگ و ضخیم است، ولى جایگاه هر میخى تنگ است، دوزخ هم با همه ی بزرگى و وسعتش براى دوزخیان بسیار تنگ است.
3- دوزخ مأمورانى دارد که قرآن عدد آنها را نوزده بیان فرموده است، «عَلَیهَا تِسعَةَ عَشَرَ»(4) جالب اینکه همین عدد را وسیله ی آزمایش کفّار قرار داده و فرموده ما این تعداد را مأمور دوزخ و به مردم ابلاغ کردیم تا ببنیم عکس العمل آنها به هنگام شنیدن این عدد چیست؟ آیا مىپذیرند یا بهانه آورده و خواهند گفت: چرا تعداد آنها کم است و چرا لااقل بیست نشد و… به هرحال در برابر این بیان سه گروه عکسالعمل نشان مىدهند:
الف: گروهى که این عدد را تحقیر و مسخره مىکنند. (منافقان)
ب: گروهى از یهودیان و مسیحیان که با این عدد در کتابهاى خودشان مأنوس بودهاند، به اسلام گرایش پیدا مىکنند.
ج: گروهى از مسلمانان همین که گرایش اهل کتاب را دیدند، نسبت به قرآن خود مطمئنتر مىشوند.
ولى مأموران پذیرایى اهل بهشت شماره و عدد ندارند، آن قدر زیادند که گاهى هزاران فرشته فقط آنان را استقبال مىکنند.
4- قرآن در توصیف مأموران جهنّم مىفرماید: «عَلَیهَا مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لایَعصُونَ اللّهَ ما أمَرَهُم و یَفعَلُونَ مایُؤمَرونَ»(5) آنان بسیار با خشونت و قدرت و قاطعیّت طبق همان فرمان خدا بدون هیچ گونه کم و کاستى مشغول عذابند و به استمدادها و نالهها و نعرههاى دوزخیان کوچکترین توجّهى نمىکنند، ولى فرشتگان مأمور بهشت با جمله ی «سَلامٌ عَلَیکُم طِبتُم فَاْدخُلُوها خالِدِینَ»(6) بهشتیان را استقبال نموده و به آنان خوش آمد مىگویند.
5- وضع دوزخ طورى است که نسبت به کفّار احاطه دارد و همه را فرا مىگیرد. در قرآن چند مرتبه این حقیقت با جمله «انَّ جَهَنَّمَ لَمحِیطَةٌ بِالکافِرِینَ»(7) بیان شده است.
همچنین در سوره کهف مىخوانیم: «احاطَ بِهِم سُرادِقُها»(8) سراپردهها و شعلههاى جهنّم همه جاى کفار را دربرگرفته و مىپوشاند.
چنانکه در جاى دیگر مىخوانیم: «لَهم مِن جَهَنَّم مِهادٌ وَمِن فَوقِهِم غَواشٍ»(9) براى کفّار لجوج بسترهایى از آتش دوزخ که روى آنها پوششهایى از همان آتش است، قرار داده و از آنان پذیرایى مىنماییم.
6- دوزخیان در آتش آه و زوزه مىکشند. «لهم فیها زفیر و شهیق».(10)
7- آتش دوزخ شعله و فوران دارد. «وَ هِىَ تَفُورُ»(11)
8- آتش دوزخ هرگز به سردى نمىگراید، «لایُخَفَّفُ عَنهُم»(12) زیرا هرگاه به سوى خاموشى برود، خداوند او را شعلهور مىکند. «کُلَّما خَبَت زِدنَاهُم سَعِیراً»(13)
9- عذاب دوزخ بسیار پرمایه و چند لایه است. «وَمِن وَرائِهِ عَذابٌ غَلِیظٌ»(14)
10- در دوزخ مرگ نیست، «لایُقضى عَلَیهِم فَیَمُوتُوا»(15) و عذابهاى مرگآور هر لحظه دوزخیان را به هلاکت و نابودى و مرگ مىکشاند، ولى از مرگ خبرى نیست. «وَیأتِیهِ المَوتُ مِن کُلّ مَکانٍ و ما هُوَ بِمَیِّت»(14)
امّا اهل بهشت تا ابد در انواع نعمتهاى الهى و در کنار اولیاى خدا در لذّتند.
11- شعلههاى دوزخ مثل شمشیر به صورت مجرمان کشیده مىشود. «تَلفَحُ وُجُوهَهُم النّارُ»(16) «لَفح» به معناى ضربه ی شمشیر است.
12- از سوز و حرارت آتش، پوست صورت دوزخیان جمع و لبها از هم باز و دندانها آشکار مىشود. «وَهُم فِیهَا کالِحُونَ»(17) مانند سر گوسفندى که آن را روى آتش مىگیرند تا موهاى او از بین برود، امّا قیافه ی بهشتیان همه جوان، شاد، زیبا و معطّر است.
13- علاوه بر آتش، سایهاى از دود سیاه نیز همه را فرا مىگیرد. «وَ ظِلّ مِن یَحمُومٍ»(18)
14- آتش دوزخ شعله مىکشد، «انّها لَظّى»(19) ولى در بهشت درختان سر به فلک مىکشند.
15- آتش طورى است که به سراغ کنزاندوزان و سرمایهداران کافر مىرود، «تَدعُوا مَن ادبَرَ وَتَوَلّى و جَمَعَ فَاوعى»(20) همچون موشکهایى که با هدایت قبلى به سراغ هواپیماهاى دشمن مىرود. آرى آتش به سراغ کسانى مىرود که به دعوت الهى پشت کردند و اموالى را جمع و ذخیره کرده و به محرومان جامعه توجّهى ننمودند.
16- آتش دوزخ جرقههایى دارد به بزرگى کاخ، «تَرمِى بِشَرَرٍ کَالقَصرِ»(21) ولى براى بهشتیان قصرهایى زیبا از جواهرات آماده است. در سوره مرسلات که آیاتى از دوزخ را بیان مىفرماید ده مرتبه مىگوید: «وَیلٌ یَومَئِذٍ لِلمُکَذّبِینَ» واى بر تکذیب کنندگان (از خطرات آن روز).
17- جهنّم و آتش آن در محل سرپوشیدهاى است که نمىتوان از آن اندکى نجات پیدا کرده و فرار کرد، «عَلَیهِم نارٌ مُؤصَدَةٌ»(22) ولى براى بهشتیان محدودیّت مکانى نیست، بلکه وسعت بهشت به اندازه ی وسعت زمین و آسمانهاست.
18- آتش دنیا اوّل بیرون و پوست را مىسوزاند بعد استخوان و گوشت را، ولى آتش دوزخ باطن را همچون ظاهر مىسوزاند، «الَّتىِ تَطَّلِعُ عَلىَ الافئِدَة»(23) و اساساً هیزم آن انسان و سنگ است، «وَقُودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ»(24)
آتش دوزخ آتشى بر جان و جسم، بر باطن و ظاهر است، آتش دوزخ غیر از سوزندگى، شکننده و کوبنده هم هست. «وَ ما ادراک مَا الحُطَمَة نارُ اللّهِ المُوقَدَةُ»(25)
19- لباس دوزخیان نیز از آتش است، «لَهُم ثِیابٌ مِن نارٍ»(26) و در جاى دیگر مىخوانیم: «سَرابِیلُهُم مِن قَطرانٍ»(27) پیراهن دوزخیان از مادّهاى سیاه رنگ، بدبو، قابل اشتعال، اسیدگونه، خشن و تیره است، ولى لباس بهشتیان از حریرى نرم و نازک و لطیف و زیورهاى آنان از بهترین جواهرات خواهد بود.
20- علاوه بر همه ی عذابها، تازیانهها و گرزهایى است که بر سر آنان کوبیده مىشود. «وَ لَهُم مَقامِعُ مِن حَدِیدٍ»(28)
21- غذاى دوزخیان چیزى نظیر خار خُشک و جانگداز است که آنان را نه سیر مىکند و نه فربه. قرآن مىفرماید: «لَیسَ لَهُم طَعامٌ الّا مِن ضَرِیعٍ لایُسمِنُ و لایُغنى مِن جُوعٍ»(29) ولى براى اهل بهشت بهترین میوه، غذا، نوشیدنى، شیر، عسل، گوشت و پرنده و… آماده است.
آیات و روایات در این باره زیاد است که پرداختن به آنها سبب طولانى شدن بحث مىشود و ما به همین اندازه اکتفا مىنماییم، علاوه بر آنکه در آینده گوشهاى از سیماى بهشت را در آیات و روایات بیان خواهیم کرد.
1) سوره فرقان، آیه 12.
2) سوره ق، آیه 30.
3) سوره فرقان، آیه 13.
4) سوره مدّثر، آیه 30.
5) سوره تحریم، آیه 6.
6) سوره زمر، آیه 73.
7) سوره توبه، آیه 49 و عنکبوت، 54.
8) سوره کهف، آیه 29.
9) سوره اعراف، آیه 41.
10) سوره هود، آیه 106.
11) سوره ملک، آیه 7.
12) سوره نحل، آیه 85.
13) سوره اسراء، آیه 97.
14) سوره ابراهیم، آیه 17.
15) سوره فاطر، آیه 36.
16) سوره مؤمنون، آیه 104.
17) سوره مؤمنون، آیه 104.
18) سوره واقعه، آیه 43.
19) سوره معارج، آیه 15.
20) سوره معارج، آیه 17 و 18.
21) سوره مرسلات، آیه 32.
22) سوره بلد، آیه 20.
23) سوره همزه، آیه 7.
24) سوره بقره، آیه 24.
25) سوره همزه، آیه 5 و 6.
26) سوره حج، آیه 19.
27) سوره ابراهیم، آیه 50.
28) سوره حج، آیه 21.
29) سوره غاشیه، آیه 6 و 7.