شاید انتخاب این عنوان بعد از آنچه در بحث گذشته گفته شد عجیب و متناقض به نظر آید؛ در حالى که چنین نیست؛ با اینکه حیوانات ظاهراً موجوداتى کم هوش یا بىهوش هستند؛ و ما انسانها معمولًا افراد کودن را به چهار پایان تشبیه مىکنیم؛ ولى آنها در پارهاى از مسائل چنان هوش و درایتى از خود نشان مىدهند که اعجابآور است.
بسیارى از ما دیدهایم که وقتى گلّه گوسفندان از صحرا باز مىگردند- در روستاهایى که هرچند رأس گوسفند و بز متعلّق به خانوادهاى است- نزدیک آبادى که مىرسند هر کدام از آنها با سرعت از پیچ و خمهاى کوچههاى ده مىگذرد و بدون اشتباه به خانه صاحب خود مىرود.
همچنین دیدهایم که هیچ گوسفندى اجازه نمىدهد غیر از نوزاد خودش از پستاناش بنوشد؛ و هنگامى که در تاریکى شب نوزادان را رها مىکنند و وارد گله گوسفندان مىشوند، هر نوزادى به سراغ مادر خود مىرود، و مادر بعد از
شناخت او آماده شیر دادناش مىشود، و این شناخت تنها از طریق بوئیدن صورت مىگیرد، و این به آن معنى است که به تعداد گوسفندان جهان بوهاى مختلف داریم، و هرگوسفند بوى نوزاد خود را از میان این بوها تشخیص مىدهد!
(کرسى موریسن) در کتاب راز آفرینش انسان مىگوید: «غالب حیوانات در شب ظلمانى راه خود را پیدا مىکنند، و به آسانى راه مىروند؛ و اگر چشمان آنها در تاریکى کند باشد، اختلاف هواى اطراف جاده را درک مىکنند، و نور بسیار ضعیف ماوراى قرمز که از سطح جاده مىتابد در چشم آنها اثر مىگذارد.»
طرز خانه سازى، پرورش فرزندان، چگونگى مبارزه با دشمن، حتى معالجه کردن خود هنگامى که بیمار مىشوند در حیوانات عجیب است؛ و شرح هریک از آنها احتیاج به بحث مشروحى دارد.
یکى از زیستشناسان معروف به نام (پرفسور هانرمنرو) در کتاب خود در زمینه استعداد پارهاى از حیوانات براى معالجه بیمارى خویش مىنویسد:
«بعضى از کشفیّات پزشکى از روى معالجات آنها گرفته شده است. مثلًا نوعى مرغ ماهىخوار است که به سبب پاهاى بلندى که دارد، گاه هنگام پرواز دسته جمعى یا نشستن در روى زمین، پاهایش آسیب مىبیند. او کاملًا به خواص گچگیرى و معالجه شکستگى آشنائى دارد، و در ساحل دریا و نقاط باتلاقى که گل آن، آلوده به گچهاى مخصوص گچگیرى است؛ مىرود، و پاهایش را در گچهاىتر، فرو برده، بعد در آفتاب مىنشیند تا خشک شود، سپس مدتى پاهایش را در همین حال، مراقبت مىکند تا محل شکستگى کاملًا جوش بخورد …
اتفاقاً گچهایى را که پزشکان در بیمارستانها به کار مىبرند، از نوع همین گچى است که مرغ ماهى خوار براى معالجه خود به کار مىگیرد؛ چون بسیار چسبنده و گیرنده است.» (1)
دانشمندان معتقدند، بسیارى از حیوانات براى خود زبانى دارند، و به وسیله آن با یکدیگر تفاهم مىکنند. مورچهها با تماس بدنى، یا برخورد شاخکهاى خود با هم صحبت مىکنند، و پیام مبادله مىنمایند، و بعضى از آنها به هنگام خطر با کوبیدن پاهایشان به کف لانه (مانند تلگرام) پیامهاى رمز، مخابره مىکنند.
بیشتر جانوران علاوه بر زبان خصوصى، داراى یک زبان همگانى هستند که به کمک آن، زبان یکدیگر را مىفهمند؛ و به کمک همین زبان است که کلاغها هنگام احساس خطر، با صداى مخصوصى به حیوانات دیگر هشدار مىدهند تا هرچه زودتر از منطقه خطر بگریزند، این حیوانات در واقع جاسوسان جنگلاند!
زیستشناسان در مطالعات خود به این نتیجه رسیدهاند که حشرات بعد از انسانها، از سیستم ارتباطى تکامل یافتهاى برخوردارند؛ به ویژه مکالمه و سیستم مخابراتى زنبورها، عجیبترین و کم نظیرترین آنها است. (2)
یک جانور شناس سوئدى در دانشگاه لاند، سخنرانى جالب توجهى درباره زبان زنبوران عسل کرده است و نتیجه این تحقیق و تجربه، زبانى است که جانور شناس به یارى دستگاههاى خود، و به وسیله مقایسه، به آسانى مىتواند به معنى آن پى ببرد. (3)
شگفتىهاى جهان حیوانات بیش از آن است که بتوان حقّ آن را در یک کتاب و ده کتاب ادا کرد، چه بهتر که به همین قناعت کنیم و این دفتر را همین جا ببندیم و با نهایت خضوع و تواضع به پیشگاه خداوند عرضه داریم: «سُبْحانَکَ اللهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لا تُحْصى عَجائِبُ خِلْقَتِکَ وَ انَّکَ عَلى کُلِّ شَیىءٍ قَدِیْرٌ.»
1) بهترین راه شناخت خدا، صفحه 197.
2) مجله شکار و طبیعت، شماره 72.
3) پرورش زنبور عسل، صفحه 60.