جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هرمنوتیک فلسفى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

تفسیر متون دینى بلکه تفسیر مطلق متن از نظر روش‌شناختى بیان گردید، و یادآور شدیم که در طول 14 قرن مفسران اسلامى (بلکه نویسندگان تعلیقه‌ها و تحشیه‌ها) بر هر کتابى، هدفى جز کشف مقاصد مؤلف نداشتند، و به تعبیر صحیح‌تر کشف مقاصد الهى را تعقیب مى‌کردند مسلما هر موضوعى به تناسب واقعیت آن، روشى براى تفسیر دارد که تا حدى با آن آشنا شدیم.

ولى «فریدریش شلایر ماخر«(1) (1768-1834) که او را بنیانگذار هرمنوتیک جدید شناخته‌اند، نظریه‌اى دارد که باید آن را هرمنوتیک فلسفى نامید و اندیشه‌هاى او عمدتا حول دو محور مى‌گردد:

1. آگاهى از فرهنگ و شرایط حاکم بر مؤلف به هنگام نگارش کتاب.

2. آگاهى از ذهنیت خاص مؤلف.

این دو محور را مى‌توان به صورت ذیل نیز مطرح کرد:

1. فهم دستورى انواع عبارات، و صورت‌هاى زبانى فرهنگى که مؤلف در آن زیسته و تفکر او را متعین ساخته است.

2. فهم متنى یا روان‌شناختى ذهنیت خاص یا نبوغ خلاق مؤلف.

این دو محور، وامدار بودن «شلایر ماخر» به متفکران رمانتیک را نشان مى‌دهد. آنها استدلال مى‌کرده‌اند: «شیوه تعبیر هر فرد، هرچند که یگانه و بى همتا باشد ضرورتا روحیه یا احساس فرهنگى وسیعترى را منعکس مى‌سازد، یک تفسیر صحیح نه تنها محتاج فهم بافت فرهنگى و تاریخى خاص مؤلف است بلکه به دریافت ذهنیت ویژه‌ى او نیز نیاز دارد«.(2)

امّا «ویلهلم دیلتاى» درصدد بود که هرمنوتیک را به‌عنوان مبنایى براى علوم انسانى قرار دهد.

هرمنوتیک دیلتاى به نحو آشکارى بر تمایز بین روشهاى علوم انسانى با روشهاى علوم طبیعى تکیه مى‌کند. روش ویژه علوم انسانى فهمیدن است در حالى که روش مخصوص به علوم طبیعى روش تبیین است. دانشمند طبیعى حوادث را به کمک استخدام قوانین کلى تبیین مى‌کند در حالى‌که مورخ نه چنان قوانینى را کشف مى‌کند و نه به کار مى‌گیرد، بلکه در پى فهم عاملان حوادث است و مى‌کوشد تا از طریق کشف نیات و اهداف و آرزوها و نیز منش و شخصیت و خصایص آنان به فهم افعالشان نایل آید، تا آنجا که هرمنوتیک دیلتاى بر مسأله فهم به‌عنوان عملى تمایزبخش که مستلزم شناخت تصور گذشته اشخاص است تکیه مى‌کند. مى‌توان تأثیر «شلایر ماخر» را بر اندیشه‌ى دیلتاى تشخیص داد.(3)

با اینکه از نظر نتیجه نظریه «دیلتاى» با نظریه «شلایر ماخر» چندان تفاوتى ندارد و بالأخره هردو به دنبال یک مقصد و غایت مى‌باشند ولى مع الوصف دو شرطى که ایشان براى تفسیر هر متنى افزودند در متون آسمانى و بالأخص قرآن مجید

که به صورت دست‌نخورده از عالم وحى به دست ما رسیده است قابل تطبیق نیست، اینک تحلیل مسأله.


1) Friedrich schleier macher.

2) نامه فرهنگ: سال چهارم، شماره 2 و 3، شماره مسلسل 14 و 15، سال 73، به نقل از منابع خارجى.

3) نامه فرهنگ، شماره 2 و 3، وان ا. هاروى، «هرمنوتیک» در دایرة المعارف دین (زیر نظر میرچیا الیاده(، همایون همتى؛ ریچارد، ا. پالمر، علم هرمنوتیک، محمد سعید حنایى کاشانى، تهران، انتشارات هرمس،1377، صص 95-108.