علاّمه مجلسیرحمه الله در تقریر نظریه «امر بین امرین مى گوید: از روایات استفاده مى شود که هدایت هاى ویژه و توفیقات خاص الهى در افعال انسان نقش مؤثرى دارد هر چند به مرحله «الجاء و اضطرار» نمى رسد آنگاه براى تبیین این نظریه مثال زیر را یادآور شده است:
اگر فرمانروایى خدمتکار خود را بر انجام کارى که توانایى آن را دارد فرمان دهد و بر انجام آن پاداش و ثواب و بر ترک آن کیفر و عقاب مقرر نماید ولى او مى داند که مجرد این وعده و وعید محرک او نمى باشد در این صورت هرگاه او را بر نافرمانى مجازات نماید سزاوار ملامت نیست، وهرگز نمى گویند که مولى خدمتگزار خود را بر نافرمانى مجازات نماید سزاوار ملامت نیست و هرگز نمى گویند که مولى خدمتگذار خود را بر نافرمانى مجبور ساخته است حال اگر فرمانروا علاوه بر وعده و وعید کسى را نیز مأمور سازد تا او را به انجام آن کار تشویق نماید و خدمتکار با اختیار و توانایى خود آن کار را انجام دهد هیچ انسان عاقلى نمى گوید که مولى او را بر انجام آن کار مجبور نموده است (توفیقات و هدایت هاى ویژه الهى نیز این گونه مى باشد) و امّا این که چرا این توفیقات و هدایت ها شامل برخى از افراد مى شود و بسیارى از آنان محروم و بى بهره اند؟ آن به خاطر حُسن اختیار و پاکدلى یا سوء اختیار و آلودگى نهاد آنان است.
بنابراین خدا گناهکاران را مجبور نساخته است تا مجازات آنان موجب نسبت ظلم به خدا گردد و نه انسان در کارهاى خود مستقل است تا با مالکیت و قدرت مطلقه الهى منافات داشته باشد و در نتیجه انسان شریک خدا در تدبیر عالم هستى گردد.(1)
1) بحارالانوار، ج5، ص 83.