زمان مطالعه: < 1 دقیقه
نقد و ارزیابى همه جانبه پیرامون نظریه مارکسیسم درباره عامل تحولات اجتماعى و تاریخى و زیربنا بودن اقتصاد نسبت به همه بنیادهاى جامعه بشرى و اصول فلسفى این مکتب در توجیه نظریه یاد شده نیازمند بحث و فرصت دیگرى است که از حوصله بحث ما بیرون است.(1)
آنچه ما در این جا باید یادآور شویم دو نکته است:
1. تحولات اجتماعى و تاریخى عوامل گوناگونى دارد و منحصر دانستن آن در یک عامل آن هم عامل مادى و اقتصادى، واقع بینانه نیست.
2. انسان در برخورد با حوادث اجتماعى و تاریخى تنها تماشاگر و اجرا کننده نیست بلکه طراح و راهگشا است و در تعیین سرنوشت و مقصد و راه حرکتهاى اجتماعى نقش فوق العاده اى دارد.
1) در این باره به مارکسیسم و نیروی محرک تاریخ، فلسفه اسلامی و مارکسیسم – تألیف جعفر سبحانی و نقدی بر مارکسیسم – تألیف شهید مطهری رجوع شود.