همان طور که اشاره شد، در روایات اسلامی ما با دو نفس، دو خود، دو من مواجه می شویم که اسلام از انسان می خواهد یکی را بکشد و یکی را زنده کند و رشد دهد. این دو نفس، دو روی یک سکه اند.
انسان آمیخته ای است از عقل و شهوت و فرشته و حیوان. آنچه که او را به پستی ها و زشتی ها دعوت می کند نفس اماره و خود حیوانی اوست و آنچه که او را به خیر و نیکی و حرکت به سوی کمال مطلق می خواند خود انسانی اوست. و نفس کشی به معنای برخورد قاطع با نفس اماره است، به گونه ای که خواست های نفسانی کمترین نقش را در زندگی انسان نداشته باشند.
با عنایت به آمیختگی خود انسانی و خود حیوانی در انسان، مهم ترین مسأله در کشتن خود حیوانی این است که چگونه می توان این خود را نابود کرد بدون
اینکه به خود انسانی صدمه ای وارد شود. به گفته ی استاد شهید مطهری:
مانند این است که یک دوست و یک دشمن در کنار یکدیگر ایستاده باشند و با تیر انسان می خواهد دشمن را بزند. این دو خود در آدمی آنچنان بهم پیوسته اند که شکارچی فوق العاده ماهری می خواهد که آن خود که منشأ دنائت و پستی است یعنی نفس اماره را نشانه بگیرد و آن خود که تمام ارزش های انسانی به آن وابسته است را از آسیب مصون بدارد.(1)
1) اقتباس از انسان کامل، صفحه ی 126.