جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نظریه محمد عبده

زمان مطالعه: 2 دقیقه

محمد عبده از شخصیتهاى قرن چهاردهم اسلامى است که در سال 1266 دیده به جهان گشود و در سال 1323در مصر درگذشت و آثار گرانبهایى که از آن جمله شرح بر نهج البلاغه و رساله توحید مى باشد، از خود بر جاى گذاشت(الاعلام، ج6،ص 252).

شیخ محمد عبده در رساله توحیدى خود که آن را در سال 1303 هجرى قمرى در تبعید به بیروت نگاشته است همان نظریه ابوالمعالى را با بیان خاص خود پرورش داده و در پایان بحث نیز یادى از او نموده است و معترضان به نظریه او را به باد انتقاد گرفته است و فشرده سخن او این است:«هر انسانى که از نظر خرد و حواس، هستى خود را درک مى کند بى شک این را نیز درک مى کند که او منشأ یک رشته افعال اختیارى است، به گواه این که نتایج هر فعلى را با خرد خود سنجیده و اندازه گیرى مى کند، آنگاه با توان و قدرت خود به آن وجود مى بخشد و وظیفه بنده خدا در مقابل نعمت هاى بیکران خدا این است که آنها را در جایى مصرف کند که براى آن آفریده شده است و

شرایع الهى و تکالیف خدا این است که آنها را در جایى مصرف کند که براى آن آفریده شده است و شرایع الهى و تکالیف خدا بر این اساس استوار است و هر کس این را انکار کند، عقل و خرد خود را نادیده گرفته است، سپس یادآور مى شود که گروه زیادى از مسلمانان و مسیحیان در این مسأله به سخن پرداخته اند برخى صریحاً جبرى گرا و برخى دیگر به ظاهر از آن دورى جسته اند ولى در واقع به آن عقیده مند شده اند در حالى که عقیده به جبر مایه محو شریعت و ابطال وظایف انسانها است.

کسانى که تصور مى کنند که نسبت فعل انسان به خود او، مایه شرک و دوگانه برستى است و آن به حکم قرآن ستم بزرگى است، به معنى حقیقى شرک، پى نبرده اند، شرک این است که انسان براى بشر قدرتى بیش از آنچه که خدا به مخلوق خود داده است، نسبت بدهد و بنده خدا را فزون تر از آنچه خدا او را بر آن قادر و توانا ساخته است، تعظیم نموده، وبزرگ بشمارد این همان شرکى است که بت پرستان و دیگران به آن گرایش داشته اند».(1)


1) رساله توحید، ص 59ـ62.