]Thomas Aquinas.[
خلاصه نظریه این است: خرد انسانى قادر به کشف حقیقت اخلاق الهى است، او خیر را نخستین مفهوم عقل عملى مىداند، و آن را چنین تعریف مىکند: «آنچه که همه خواهند، بنابراین، اولین اصل قانون چنین است، خیر باید انجام شود و از ضرر باید اجتناب کرد.
او مىگوید: ما بالطبع میل به صیانت نفس، تولید مثل، پرورش فرزندان، زندگى اجتماعى داریم و ما مىتوانیم از این اصول نتیجه بگیریم که خداوند صیانت نفس را توصیه مىکند، و یا ما، میل به مراقبت از کودکان، و اجتناب از درد و رنج داریم، بنابراین از این واقعیت مىتوانیم نتیجه بگیریم خداوند کشتن کودکان بىگناه را روا نمىدارد، این قانونها مستنتج قانونهاى طبیعت ما هستند«.(1)
در این نظریه، فطریات با غرایز به هم مخلوط گردید، اصول اخلاقى در امور فطرى که ما از آن گرایشهاى بالا تعبیر مىکنیم خلاصه مىشود، در حالى که غرایز که همان تمایلات پایین است، که انسان و حیوان در آن مشترکند، ربطى به ارزشهاى اخلاقى ندارد مثلا تولید مثل و پرورش فرزندان از غرایز حیوان است و ربطى به ارزشهاى اخلاقى ندارند در حالى که کشتن فرزندان بىگناه، یک رذیله اخلاقى است که هر انسان بر زشتى آن گواهى مىدهد.
در هر حال هرگاه صاحب این نظریه، ارزشهاى اخلاقى را از خواسته درونى جدا مىکرد، آنگاه ریشه حسن و یا قبح هر دو، خلقت و آفرینش را مىدانست با
نظریهاى که ما مطرح کردیم، کاملا یکى بود.
در این جا از یادآورى نکتهاى ناگزیریم و آن این که:
بررسى پیوند دین با اخلاق در آن رشته اصول اخلاقى موضوع دارد، که فطرت و سرشت در کشف آنها پیشگام باشد.
و امّا اصولى که خود شرع ابتکار را به دست گرفته و آنها را کشف و بیان کرده است بحث در رابطه دین با اخلاق فاقد موضوع خواهد بود، زیرا این بخش جزء دین بوده و رابطه جزء با کل است، هر چند بخش نخست نیز که فطرت آنها را کشف کرده با امضاى شرع بخشى از دین گردیده است، ولى در عین حال در میان این دو بخش تفاوتى به نحوى که بیان شد وجود دارد.
تا اینجا رابطه دین با اخلاق بیان گردیده، ولى در بیان رابطه این دو با هم مکتبهاى دیگر نیز هست که باید به طور مستقل مورد بررسى قرار گیرد، و این مکاتب درست در مقابل یکدیگر قرار گرفته و طرحهاى متفاوتى را نشان مىدهد، و عناوین آنها عبارتند از:
– حاکمیت دین بر اخلاق یا نظریه تقدم دین بر آن (نظریه اشاعره(.
– دین زاییده اخلاق است، تقدم اخلاق بر دین (نظریه کانت(.
– نفى هر نوع رابطه میان آن دو یا اخلاق سکولاریزم.
1) Ethics and Naturd Law in Philosophy of religion. P545 – 548.