پیامبران همان نوابغ اجتماعی هستند و وحی نبوغی بیش نیست و این نظررا این چنین توجیه می کنند:
دستگاه آفرینش افراد نابغه و خیر خواهی را در دامن خویش پرورش می دهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود، جامعه را به اخلاق نیک، و اعمال شایسته، و رعایت عدالت اجتماعی و….. دعوت می نمایند، و از این رهگذر گامهای مؤثری برای سعادت بشر بر می دارند، و آنچه را که به عنوان دستور و قانون به مردم عرضه می دارند، جز نتیجه نبوغ و مولود فکر عالی آنان چیزی نیست و هرگز ارتباطی با جهان دیگر ندارد.
وحی منبعی، جز عقل انسانی، و ادراکی جز ادراک معمولی نیست، و در طول تاریخ عمر بشر، در هر قرنی نوابغی که عالی ترین تجلیات افکار انسانی را دارا بودند، بروز نموده و خدماتی به جهان انسانیت انجام داده اند.
برخی از آنان گام فراتر نهاده وجود نبوغ را معلول یک سلسله حوادث و اتّفاقاتی روانی دانسته و کوشیده اند که با بررسیهای وهمی و پنداری، این علل را در زندگی پیامبران نیز پیدا کنند.