جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معیارهاى آزادى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

واژه‌ى آزادى از زیباترین واژه‌هایى است که گوش بشر آن را شنیده و با آن انس گرفته است. تو گویى آزادى نشانه‌ى جستن از قفس، و رهیدن از زندان، و گسستن قید و بند بردگى است. در این صورت، کدام انسان آزاده‌اى است که به چنین حقیقت عشق نورزد، و قلبش بر آن نتپد، و دلداده‌ى آن نباشد، و چه‌بسا جان خود را در راه آن نبازد.

در طول تاریخ، پدیده‌ى آزادى، موقعیّت و منزلت خود را در قلوب انسان‌ها، حفظ کرده، و مى‌توان گفت: عمرى، به بلنداى عمر انسان دارد، و شاید در جهان، فردى پیدا نشود که آن را نکوهش کند، و یا بر ضدّ آن تبلیغ کند، حتّى مستبدترین انسان‌ها براى تحکیم حکومت‌هاى استبدادى خود، از همین واژه بهره مى‌گیرند، و با مغالطه‌ها و خطابه‌هاى پرطنین، هر نوع محدودیتى را مایه‌ى تأمین آزادى قلمداد مى‌کنند، و لذا در طول تاریخ، از این واژه بیش از هر واژه‌ى دیگر بر ضدّ خودش استفاده شده است.

این نوع سوء استفاده از آزادى، حاکى از آن است که نوعى ابهام بر واقعیت آن سایه افکنده تا آنجا که ضدّ آزادى، عین آن قلمداد مى‌شود. از این جهت، باید به تبیین معنى لغوى، سپس به معنى اصطلاحى آن پرداخت.