»شخصیت والای پیامبران بر صدق معجزه آنان گواهی نمی دهد، درست است پیامبران مردم را فریب نمی دادند و هرگز نمی توان کار آنها را چشم بندی و شعبده بازی اندیشید، ولی مشکل در جای دیگر است و آن این که اگر انسان به
تمام انگیزه های اعمال خود وقوف تام داشت، در آن صورت می شد بگوییم انسان پاک و والا در صدد فریب مردم برنمی آید، امّا اگر سخن «فروید» صحیح باشد، و آن این که «بخشی از روح ما نا خود آگاه و پنهان است«، در آن صورت شخص پاک از وجود انگیزه های زشت در بخش ناخود آگاه، اطلاعی ندارد تا بگوییم افعال فریبکارانه با شخصیت والا و پاک او منافات دارد.
انسان سالم و با شرف، انگیزه های سوء را فقط در بخش ضمیر خود آگاه اصلاح می کند، ولی نسبت به انگیزه های بد در ضمیر ناخود آگاه، اصلاً اطلاعی ندارد تا اصلاح کند یا نکند.«.
درباره این سخن یاد آور می شویم که سخن فروید در صورت صحت، مربوط به مجرمان و بد کاران و خلافکاران است که بر اثر اعمال ناشایست، یک رشته افکار و اندیشه ها در بخش ناخود آگاه ضمیر آنان شکل می گیرد و بدون این که شخص متوجه شود، در اعمال و رفتار او اثر می گذارد. ولی شخصیت های والا که برگزیدگان خدا بوده و از تربیت ویژه الهی برخوردارند، از چنین افکار پس رانده به ضمیر ناخود آگاه، دور و پیراسته اند تا نا خود آگاه، آنها را به اشتباه و دروغ ناخواسته برانگیزاند.
به سخن دیگر: ذهن نا خود آگاه چیزی نیست که انسان از روز نخست با آن به دنیا آمده باشد، بلکه تشکیل دهنده ضمیر ناخود آگاه همان اندیشه های ذهن و ضمیر خود آگاه است که به عللی تحمّل حفظ و نگهداری آنها را ندارد و طبعاً به عقب رانده و در ضمیر ناخود آگاه مکتوم می سازد و آن گاه که انسان کنترل خود را از دست داد، از کمین بیرون آمده و خود را در صفحه ذهن خودآگاه نشان می دهد. چه بسا اسراری را که افراد، حاضر به افشای آن نبودند و پیوسته می خواستند فراموش کنند، ولی در شرایط غیر عادی که کنترل را از دست می دهند، از درون ذهن ناخود آگاه آنان بیرون آمده و بر زبان و دیگر اعضا ظاهر می شود.
ولی این حکم از آن انسان های عادی و گنهکار است، نه انسان های معصوم و پیراسته از هر گناه. انسان های پاک که از روز نخست در میان خانواده های پاک
بزرگ شده اند؛ در ضمیر ناخود آگاه، چیزی از ناملایمات نیست.
و ما در پایان از آقای براد تشکر نموده که این بحث را به روی ما گشود و ما نیز به تحلیل آن پرداختیم.
درباره اعجاز بحث های فراوانی وجود دارد که ما قسمت اعظم آنها را در کتاب «نبوّت جهانی پیامبران» آورده ایم. علاقمندان می توانند در دیگر مباحث به آن کتاب مراجعه نمایند، در میان آن مباحث گسترده تنها یکی را برگزیده و در فصل آینده مطرح کنیم.