مسئولیت انسان در برابر خدا در دو چیز خلاصه مىشود:
الف. شناخت خدا،
ب. عبادت و پرستش او.
شناخت صحیح خدا، براى تودهى مردم جز از طریق وحى الهى امکانپذیر نیست، درست است که انسان در سایه فطرت، بهگونهاى خدا را مىشناسد، ولى معرفت حاصل از فطرت، یک شناخت بسیار اجمالى است که در مقام معرّفى خدا، نارسا و ناتوان است. فطرت از وابستگى انسان به موجودى گزارش مىدهد امّا او، جوهر است یا عرض، ماده است یا مجرد، عادل یا ظالم، مختار یا مجبور، کارش هدفمند است یا بىهدف و… از پاسخ به تمام این پرسشها ناتوان است و کمال انسان در شناخت خدا، از نظر اسماء و صفات او است، در این راه وحى پیشگام بوده و هست، و اگر برخى از حکیمان و عارفان در یونان و ایران، و یا دورهى اسلامى، توانایى چنین شناختى پیدا کردهاند، -بر فرض اینکه از وحى کمک نگرفته باشند-جنبهى استثنایى داشته و نمىتواند، معیار کلى باشد.
بدینسان یکى از اهداف انبیا معرفى اسما و صفات اوست، با اینکه پیامبران در طول قرنها، به معرفى او پرداختهاند هنوز بیش از یک میلیارد انسان در شرق آسیا خدا را در بتخانهها جستجو مىکنند، و در برابر گاو زبانبسته تعظیم مىنمایند.
بشر این مسئولیت-شناخت خدا-را در صورتى مىتواند بپذیرد که وحى الهى دست او را بگیرد و او را از این راه پر پیچوخم عبور دهد و در غیر این صورت او را نخواهد شناخت.
امروز ملّت هند با جمعیت یک میلیاردى با گرسنگى و قحطى عجیبى دست به گریبان است، و از طرف دیگر فزون از صد و پنجاه میلیون گاو با کمال آزادى، مزارع این ملّت گرسنه را زیر پا «له» کرده و از بین مىبرند، و کسى بر اثر افکار عمومى غلط، جرأت ندارد که دربارهى آنها سخن بگوید. افکار غلط دربارهى گاوهاى مقدس! آنچنان عقل و اندیشهى آنان را بیچاره و زبون ساخته که هزاران نفر در طول سال در این کشور پهناور از گرسنگى جان مىسپارند، ولى هیچکس جرأت نمىکند که از گوشت آنان سدّ جوع کند و به اصطلاح، موجود «دانى» را فداى «عالى» نماید.
روزى که دولت هند اعلام کرد که در این کشور براى حفظ جان انسانها باید به مقدار ضرورت از گوشت گاو استفاده شود، شورش بىسابقهاى سراسر هند را فرا گرفت که نزدیک بود کابینهى دولت سقوط کند، از این جهت به ناچارى سخن خود را پس گرفت.
هنوز صدها میلیون بشر در سرزمین هند (موزهى مذاهب) گاوان مقدس و اجرام آسمانى را مىپرستند، تا آنجا که اگر گاوى بر سر راه قطار بخوابد، هیچ مقامى حق ندارد به مقام رفیع گاو! اهانت کرده و آن را از جاى خود بلند کند، بلکه باید قطار آنقدر صبر کند، که معبود مسافران با کمال میل و رغبت و آزادى از میان ریل برخیزد.(1)
هنوز در کشور صنعتى ژاپن، براى هر پدیدهاى، خدایى معتقدند و پیکرهاى آنها را که حاکى از صورت خیالى آن خدایان دروغى است مىپرستند، تا آنجا که دختران دمبخت، بتهایى را که به صورت خاصّى تراشیده شده است، براى شوهریابى مىپرستند.
این است وضع خداشناسى و معارف الهى در عصر فضا و قرن اتم، آن هم پس از بعثت هزاران رهبر آسمانى. هرگاه پیامبرانى برانگیخته نمىشدند و به پیکار بىامان و پیگیر در راه مبارزه با بتپرستى دست نمىزدند، وضع مردم در موضوع «خدایابى» به کجا منتهی مىشد؟ خدا مىداند!
اینجا است که باید گفت اگر مجاهدات سربازان توحید و آموزگاران آسمانى در توجه دادن مردم به معارف الهى نبود، مشعل توحید در هیچ نقطهاى از نقاط جهان روشن نبود.
اکنون شما عقیدهاى را که بر شبه قاره هند، و یا کشور متمدن ژاپن سایه افکنده، با آنچه که در قرآن، براى معرفى خداوند آمده مقایسه کنید، داورى خواهید نمود که یکى از اهداف بعثت پیامبر، شناساندن خدا به تودهى انسانها است. هر چند در این مورد موفقیت کلى به دست نیاورد.
قرآن در سورهى حشر، خدا را چنین معرفى مىکند:
1. هُوَ اَللّهُ اَلَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَةِ هُوَ اَلرَّحْمنُ اَلرَّحِیمُ.(2)
»اوست خدا، خدایى که جز او خدایى نیست داناى آشکار و پنهان، رحمان و رحیم است«.
2. هُوَ اَللّهُ اَلَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ اَلْمَلِکُ اَلْقُدُّوسُ اَلسَّلامُ اَلْمُؤْمِنُ اَلْمُهَیْمِنُ اَلْعَزِیزُ اَلْجَبّارُ اَلْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اَللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ.(3)
»او است که خدایى جز او نیست، حاکم، منزّه، که ایمنىبخش، مراقب، قدرتمند، اصلاحگر، شایستهى عظمت، پیراسته است از آنچه که براى او شریک قرار مىدهند«.
هُوَ اَللّهُ اَلْخالِقُ اَلْبارِئُ اَلْمُصَوِّرُ لَهُ اَلْأَسْماءُ اَلْحُسْنى یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ.(4)
»او خداوندى است خالق، آفرینندهى بىسابقه، صورتگر، براى او است نامهاى نیک. آنچه در آسمانها و زمین است، براى او تسبیح مىگویند. او قدرتمند و حکیم است«.
کیفیت ستایش او
پس از شناخت خدا با این عظمت، انسانهاى وارسته به خاطر عظمت بىپایان او، به ستایشش مىپردازند، و گروهى به امید نعمت و دورى نقمت خواهان پرستش او مىباشند. یکى از اهداف وحى، آموزش کیفیّت پرستش او است تا از هر نوع پرستشى که شایستهى مقام ربوبى نیست جلوگیرى به عمل آورد، و لذا در تمام شرایع سخن از نماز و روزه و اعتکاف و حج و جهاد آمده، و با اختلافاتى که در اجزا و شرایط هست، همگان به آنها دعوت شدهاند.
1) در گذشته مطبوعات ایران نوشتند که فرودگاه بزرگ و بینالمللى دهلى نو به مدت چند روزى بر اثر اشغال باندهاى آن به وسیلهى «گاوهاى مقدس!«، به روى هواپیماهاى داخلى و خارجى بسته شد و هیچکس جرأت نداشت که این معبودهاى مقدس را از فرودگاه بیرون کند!.
2) حشر / 22.
3) حشر / 23.
4) حشر / 24.