در نخستین آیه مورد بحث با تأکید بر این مسأله که پرواز پرندگان برخلاف وضع جاذبه زمین بر فراز آسمانها آیتى از آیات خدا است؛ مىفرماید: «آیا آنها به پرندگانى که برفراز آسمان حرکت مىکنند نگاه نکردند»: أَلَمْ یَرَوْا إلىَ الطَّیْرِ مُسَخَّرْاتٍ فِى جَوِّ السَّماءِ (1)
از آنجا که طبیعت اجسام جذب شدن به سوى زمین است؛ حرکت پرندگان در بالاى هوا چیز عجیبى به نظر مىرسد که هرگز نباید به سادگى از آن گذشت.
مسلّماً در اینجا یک سلسله ویژگىها در پرندگان است که با استفاده کردن از قوانین مختلف و پیچیده طبیعى مىتوانند به راحتى در آسمان پرواز کنند، و بدون شک پدید آورنده این صحنه عجیب و قوانینى که سبب این پدیده شگفتانگیز مىشود قادر حکیمى است که بر اسرار علوم آگاهى دارد. بلکه
علوم چیزى جز قوانینى که او مقرّر داشته است نیست؛ و لذا در ادامه آیه مىفرماید: «هیچکس جز خدا آنها را در آسمان نگه نمىدارد»: ما یُمتسِکُهُنّ الّا اللهُ
در پایان آیه مىافزاید: «در این امر نشانههایى است از عظمت و قدرت خداوند براى کسانى که ایمان مىآورند و آماده پذیرش حقند» انَّ فِى ذلِکَ لَایاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُوْنَ
در توضیحاتى که به خواست خداوند در پایان این آیات خواهد آمد؛ خواهیم دید که چه قوانین پیچیدهاى باید دست به دست دهد تا پدیدهاى بنام طیران (پرواز) به وجود آید. لذا در هر گام به نشانه تازهاى از نشانههاى آن مبدأ بزرگ برخورد مىکنیم.
—
دوّمین آیه، از جهاتى شباهت با نخستین آیه دارد؛ ولى تفاوتهایى نیز در میان آن دو دیده مىشود. در این آیه، انسانها (مخصوصاً مشرکان) را دعوت به مطالعه حالات پرندگان مىکند. موجوداتى که برخلاف قانون جاذبه از زمین بر مىخیزند، و به راحتى تمام و با سرعت، ساعتها و گاهى هفتهها، و حتّى گاهى ماهها بدون هیچگونه توقّف بر فراز این آسمان، حرکت مىکنند. حرکتى نرم و سریع، به گونهاى که پیدا است هیچگونه مشکلى در کار خود ندارند.
مىفرماید: «آیا آنها به پرندگانى که بر فراز آنها، بالهاى خود را گسترده و جمع مىکنند، نگاه نکردند؟! أَوَلَمْ یَرَوْا إلىَ الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ (2)
هیچکس جز خداوند رحمان که رحمت عاماش، همه موجودات را در بر گرفته؛ نمىتواند آنها را در آنجا نگهدارد ما یُمْسِکُهُنَّ الّا الرَّحْمانُ
آرى خداوند است که تمام وسائل پرواز را به آنها داده، و هم راه و رسم آن را
به آنها آموخته، و هم قوانین و نظاماتى مقرّر داشته که با استفاده از آنها، به آسانى قادر بر پرواز باشند؛ «زیرا او کسى است که از نیاز همه موجودات با خبر، و نسبت به هر چیزى بصیر و بینا است.» انَّهُ بِکُلِّ شَیىءٍ بَصِیْرٌ
از ذرّات اتم گرفته تا منظومه شمسى، و منظومههاى بزرگ دیگر، و از گیاهان و حیوانات ذرّهبینى گرفته، تا موجودات غول پیکر، همه و همه با تدبیر او به هستى خود ادامه مىدهند. تدبیرى که در هر مرحله، ما را با نشانههاى تازهاى از علم و قدرتاش آشنا مىسازد؛ و هرگونه احتمال تصادف و پیدایش رهبرى نشده آنها را نفى مىکند، و قلب را مملّو از ایمان و عشق او مىسازد.
تعبیر به «صافّات» و «یَقْبِضْنَ» ممکن است اشاره به وضع پرندگان باشد که گاه بالهاى خود را مىگسترانند، و گاه جمع مىکنند؛ و با این دو کار قادر به پرواز مىشوند. این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به دو گروه از پرندگان باشد:
پرندگانى که غالباً بالهایشان گسترده، و سوار بر امواج هوا هستند، و در عین حال با سرعت به هر سو مىروند، گوئى نیروى مرموزى آنها را به حرکت در مىآورد که از دید ما پنهان است، و پرندگانى که در حال پرواز مرتّباً بال مىزنند.
البته بعضى نیز در پرواز خود، حالتى بین این دو گروه دارند. (3)
—
در سومین آیه به تعبیر تازهاى در زمینه نشانههاى توحیدى زندگى پرندگان برخورد مىکنیم. پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را مخاطب ساخته مىفرماید: «آیا ندیدى که تمام کسانى که در آسمانها و زمینند تسبیح خدا مىگویند و او را از هر عیب و نقص منزه مىشمرند»؟! أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ اْلأَرْضِ «و همچنین پرندگان در حالى که برفراز آسمان بالهاى خویش را گستردهاند» وَ
الطَّیْرُ صافّاتٍ
پرندگانى که صف در صف بر فراز آسمان در حرکتاند و چنان شکوه و عظمت و زیبائى دارند که چشم هرگز از مشاهده آنها خسته نمىشود. در چنان صفوفى حرکت مىکنند و اشکال مختلف هندسى بر صفحه آسمان ترسیم مىنمایند که انسان در حیرت فرو مىرود. گاهى صدها یا هزاران پرنده به پرواز در مىآیند و با فرمان مرموزى مسیر خود را پیوسته تغییر مىدهند بىآنکه کمترین تصادمى با یکدیگر داشته باشند.
در ادامه آیه مىافزاید: «هریک از آنها نماز و تسبیح خود را مىدانند»! کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ و تَسْبِیْحَهُ (4)
آرى هریک از آنها در عالم خود نماز و راز و نیاز و نیایشى دارند، هریک در عالم خود تسبیح و تقدیس و ستایشى. اصولًا ذرّات وجود هریک از آنها و ساختمان اعضاى مختلف و حرکات و سکناتشان خبر از مبدأ بزرگى مىدهد که جامع همه کمالات و منزّه از همه نقایص است، و آنها با زبان حالشان دائماً مشغول حمد و تسبیح اویند.
بعضى معتقدند که آنها حمد و تسبیح و نماز آگاهانه دارند، و براى هر موجودى، حتى آنچه را ما جامد و بىروح مىشماریم، عقل و شعورى قائلاند، هر چند براى ما ناشناخته است. چنانکه در جاى دیگر مىخوانیم وَ إِنْ مِنْ شَىءٍ الَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنت لا تَفْقَهُوْنَ تَسْبِیْحَهُمْ: «هر موجودى تسبیح و حمد خدا مىگوید ولى شما نمىفهمید» (5)
هر کدام از این دو تفسیر صحیح باشد؛ شاهدى است بر مدّعاى ما که تمام موجودات این جهان، مخصوصاً پرندگانى که بر فراز آسمان در حرکتاند،
آیات و نشانههاى قدرت و علم آفریدگار جهاناند.
در پایان آیه مىفرماید: «او به آنچه انجام مىدهند آگاه است»: وَاللهُ عَلِیْمٌ بِما یَفْعَلُوْنَ
او همه اعمال و همه برنامهها و تمامى نیازهاى آنان را مىداند. در اینکه چرا در این آیه تنها روى گستردگى بالهاى پرندگان تکیه کرده صافّات همان گونه که قبلًا هم اشاره کردیم شاید به خاطر آن است که این حالت عجیبتر و حیرتانگیزتر است که بدون هیچگونه بال زدن بتواند با سرعت برفراز آسمان حرکت کند.
این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به پرندگانى باشد که به صورت دسته جمعى به طرز حیرتانگیزى در آسمان حرکت مىکنند. حرکتى متشکل و منظم، و کاملًا هماهنگ، بى آنکه ظاهراً فرمانده و رهبرى داشته باشند.
—
در چهارمین و آخرین آیه مورد بحث، باز به نکته دیگرى از شگفتىهاى جهان پرندگان اشاره کرده؛ مىفرماید: «هیچ جنبندهاى در زمین و هیچ پرندهاى که با دو بال خود حرکت مىکند نیست مگر اینکه امتهایى امثال شما هستند» وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِى اْلأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیْرُ بِجَنا حَیْهِ الَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ
تعبیر به «أُمّمْ» جع «امّت»، نشان مىدهد که آنها نیز در عالم خود، عقل و شعورى دارند؛ و تعبیر به «امْثالُکُمْ»: «همانند شما» نیز این معنى را تأکید مىکند، چرا که همانندى با انسان در مسأله درک و فهم و شعور دارد؛ و این تأکید مجدّدى است بر تفسیرى که در آیه قبل آمده بود، که آنها نیز براى خود، نیایش و تسبیحى آگاهانه دارند. (6)
قرائن موجود در پرندگان، و همچنین سایر حیوانات، این معنى را تأیید مىکند که داراى هوش و شعوراند.
زیرا اوّلًا بسیارى از حیوانات، براى ساختن لانه و جمعآورى دانه و تربیت نوزادان، و مراقبت از آنها، و نیازهاى دیگر زندگى، آنچنان ماهرانه و دقیق عمل مىکنند که نمىتوان باور کرد، این کار از عقل و شعور ناشى نشده است.
آنها حتى در برابر حوادثى که تجربهاى درباره آن ندارند؛ عکسالعمل مناسب نشان مىدهند، مثلًا گوسفندى که در عمرش گرگ را ندیده، به خوبى از خطر این دشمن آگاه است و به هر وسیلهاى که بتواند از خود در برابر او دفاع مىکند.
بسیارى از حیوانات را براى مقاصد مهمّى تربیت مىکنند، مانند کبوترهاى نامهرسان، و حیواناتى که براى خرید جنس به بازار فرستاده مىشوند، و حیوانات شکارى، و سگهاى پلیس براى کشف مواد مخدّر، و تعقیب مجرمان و مانند آن، چنان تربیت مىشوند که گاهى بهتر و هوشیارانهتر از انسانها انجام وظیفه مىکنند، حتّى امروز که وسائل کشف جرائم بسیار متنوّع شده؛ خود را از وجود این سگها بى نیاز نمىبینند!
مخصوصاً بعضى از حیوانات مانند: زنبوران عسل و مورچگان و موریانهها، و بعضى از پرندگان مانند: پرندگان مهاجر، و بعضى از حیوانات دریا مانند: ماهیان آزاد که به هنگام تخمریزى گاهى هزاران کیلومتر راه را در اعماق دریا به سوى زادگاه اصلى خویش مىپیماند؛ چنان زندگانى دقیق و اسرارآمیزى دارند که نمىتوان آن را ناشى از غریزه دانست، چرا که غرائز معمولًا سرچشمه کارهاى یکنواخت است، در حالى که زندگى این حیوانات چنین نیست، و اعمال آنها نشانهاى از فهم و شعور نسبى آنها است.
نویسنده تفسیر روحالمعانى مىگوید: «من مانعى نمىبینم که گفته شود حیوانات نیز براى خود نفس ناطقه و عقل و شعورى دارند. آنها نیز در مراتب ادراک همچون انسانها متفاوتاند، ولى مسلّماً هرگز به پاى انسان نمىرسند.
شواهد دال بر این معنى فراوان است و در برابر این شواهد دلیل قطعى وجود
ندارد که به خاطر آن، این شواهد را توجیه و تأویل کنیم.» (7)
ظاهراً منظور او از شواهد همان اشارات یا تصریحاتى است که در داستان هدهد و سلیمان و همچنین مورچه و سلیمان در قرآن مجید آمده؛ و نیز روایاتى که در تفسیر آیه مورد بحث نقل شده که حیوانات نیز در قیامت براى خود حشر و نشر و حسابى دارند. (8)
ولى به هر حال خواه اعمال و رفتار آنها ناشى از عقل و شعور باشد یا غریزه، در بحث ما تأثیرى ندارد؛ و در هر صورت آیتى از آیات حق و نشانهاى از نشانههاى علم و قدرت او هستند.
جالب اینکه در پایان آیه مىفرماید: «ما در این کتاب آسمانى چیزى را فروگذار نکردیم» (و نشانههاى عظمت خدا را که در هر گوشه و کنار جهان است شرح دادیم): ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِنْ شَىءٍ (9)
«سپس همه آنها به سوى پروردگارشان جمع و محشور مىشوند»: ثُمَّ إلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُوْنَ
تعبیر به «حشر» نیز نشان مىدهد که آنها داراى نوعى و عقل و شعوراند.
از مجموع آیات فوق به خوبى استفاده مىشود که پرندگان از جهات مختلف از آیات حقاند و هرگز نمىتوان این پدیدههاى بسیار ظریف و پیچیده و اسرارآمیز را معلول تصادفهاى کور یا کر یا طبیعت بىشعور دانست.
—
1) واژه «جَوّ» را بعضى به معنى فضاى دور از زمین گرفتهاند، و بعضى به معنى هوا، اعم از اینکه نزدیک به زمین باشد یا دور. ولى آنچه در استعمالات متعارف از آن به ذهن مىرسد همان معنى اول است، و مناسب با آیه فوق نیز همین معنى است که مىتواند مایه اعجاب گردد.
2) بعضى از مفسّران گفتهاند: «رؤیت» اگر با «الى» متعدّى شود به معنى مشاهده حسّى است؛ و اگر با «فى» متعدّى شود، به معنى مشاهده قلبى و مطالعه فکرى است. (روحالبیان، جلد 10، صفحه 91).
3) در اینکه چرا «صافّات» به صورت اسم فاعل، و «یَقْبِضْنَ» به صورت فعل مضارع آمده است، تفسیرهایى ذکر شده که از همه بهتر این است که گفته شود، به هنگام گستردگى بالها وضع پرنده یکنواخت است، در حالى که به هنگام بال زدن پیوسته این عمل تکرار مىشود و تناسب با فعل مضارع دارد که دلیل بر استمرار است. در تفسیر دیگرى که در کشّاف آمده و گروهى از مفسّران نیز تبعیت کردهاند این تفاوت به خاطر آن است که اوّلى حالت اصلى پرندگان به هنگام پرواز است و دومى حالت عارضى است؛ ولى مفهوم روشنى ندارد.
4) در اینکه ضمیر در «عَلِم» به «الله» باز مىگردد یا به «کلّ» در میان مفسّران گفتگو است، ولى آنچه بیشتر تناسب با وضع آیه دارد این است که ضمیر به «کل» باز گردد که در اینجا به معنى «کل واحد» است یعنى هریک از موجودات زمین و آسمان و پرندگان نماز و تسبیح خود را به خوبى مىدانند.
5) سوره اسراء، آیه 44.
6) مفسّران احتمالات زیادى در تفسیر شباهت آنها به انسان دادهاند که آنچه در بالا آوردیم مناسبتر به نظر مىرسد؛ هرچند در میان این احتمالات تضادى وجود ندارد. (به تفسیر المنار، جلد 7، صفحه 392 و تفسیر قرطبى، جلد 4، 2417 مراجعه فرمائید.).
7) روحالمعانى، جلد 7، صفحه 127.
8) مجمعالبیان، جلد 3، صفحه 298.
9) «فَرَطّنا» از مادّه «تفریط» به معنى تقصیر در انجام کار و تضییع آن است به طورى که از دست برود. (صحاح اللّغه)- این احتمال نیز وجود دارد که منظور از عدم تفریط در این کتاب آسمانى یعنى قرآن مفهوم جامعى باشد که تمام نیازهاى انسان را شامل شود، ولى معنى بالا با توجّه به ذیل آیه، مناسبتر است.