بحث گذشته روشن کرد که تقدیر در اصطلاح قرآن وحدیث، همان مرحله طرح ریزى و اندازه گیرى هستى هر پدیده از جهات گوناگونان، و قضاء، همان حالت ضرورت و لزوم تحقّق آن پدید مى باشد.
ولى باید توجه نمود که هر یک از تقدیر و قضاء، داراى دو مرحله مى باشد:
1. مرحله علمى.
2. مرحله عینى.
در مرحله نخست، هر یک از اندازه گیرى (تقدیر) و لزوم تحقق(قضاء) در مقام علم ربوبى است که یکى از مراتب آن، اُمّ الکتاب و یا لوح محفوظ و یا کتاب مبین است که تمام خصوصیات موجودات جهان امکان در آن، به
صورت علمى، موجود و به نحو متناسب با آن کتاب نوشته شده است.(1)
در این مرحله، هم خصوصیات اشیاء تعیین گردیده، و هم حکم به تحقق آنها در شرایط خاصى، شده است، از این جهت باید این مرحله را، تقدیر و قضاء علمى نام نهاد.
اگر در مرحله نخست، تقدیر و قضاء، حالت علمى و نقشه ریزى دارد، در مرحله دوم، جریان، جنبه عینى و خارجى پیدا مى کند، یعنى آن حقیقتِ علمىِ، اعمِ از تقدیر و قضاء، حالت عینى پیدا کرده و هر پدیده اى در شرایط و اندازه خاص خود، تحقّق مى یابد، درست مانند نقشه مهندسى که پس از طى مراحل نقشه بردارى و تصمیم قاطع بر پیاده کردن آن ـ که صرفاً حالت علمى دارد ـ تحقق عینى یافته و در خارج پیاده مى شود، این مثال تنها براى روشن شدن دو مرحله اى بودن قضا و قدر(نقشه ریزى و تصمیم گیرى) انتخاب شده است نه از جهات دیگر.
دو مرحله یاد شده از قضاء و قدر علمى و عینى، در برخى از آیات قرآن مورد توجه قرار گرفته است، و اینک نمونه هایى از آیات قرآنى را درباره هر یک از دو مرحله علمى و عینى یادآور مى شویم:
1) (یمحو الله ما یشاء و یثبت وعنده أُمّ الکتاب)(رعد/39). (ما من دابّة إلاّ على الله رِزقها ویعلم مستقّرها ومستودعها کلّ فى کتاب مبین)(هود/6). (بَلْ هُوَ قُرآنٌ مَجید – فى لَوح مَحْفُوظ)(بروج/21ـ22).