جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مراتب خداشناسی قلبی (1)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

پایین ترین مرتبه ی خداشناسی قلبی، شناخت فطری قلبی آفریدگار است و بالاترین مرتبه ی آن گذر از حجاب های ظلمانی و نورانی(1) و وصول به مرتبه ی تجلی ذات حق تعالی است، مرتبه ای که همه ی رهروران راستین راه تکامل وصول به آن را از خداوند تقاضا دارند.(2)

در کتب عرفان درباره ی منازلی که سالک برای وصول به بالاترین مراتب خداشناسی باید طی کند به تفصیل بحث شده است. این منازل از منزل «یقظه» شروع می شود و به سر منزل «توحید» ختم می گردد.

آیا این منازل و مراتب خداشناسی مترتب بر طی آنها، صد منزل و صد مرتبه است- چنان که در برخی از کتب عرفان آمده(3)- یا بیشتر است و یا کمتر؟ به نظر می رسد که، در یک تحلیل دقیق، منازل سلوک به عدد مراتب تکامل انسان است، و از آنجا که تکامل انسان معلول حرکت او به سوی کمال مطلق است، منازل سلوک و مراتب تکامل انسان و مراتب خداشناسی قلبی بی نهایت است. لکن با الهام از سخنان خاندان رسالت می توان منازل سلوک و مراتب خداشناسی

و تکامل انسان را در پنج منزل اصلی خلاصه کرد. نام این منازل به ترتیب عبارت است از: اسلام، ایمان، تقوا، یقین، رضا.

ابتدا روایاتی را که دلالت بر ترتیب مذکور دارند نقل می کنیم و سپس درباره ی مراتب خداشناسی به تفصیل بحث خواهیم کرد.

محدث کبیر مرحوم کلینی رضوان الله علیه در اصول کافی به سند صحیح از امام رضا علیه السلام نقل کرده است که فرمود:

الایمان فوق الاسلام بدرجة، و التقوی فوق الایمان بدرجة، و الیقین فوق التقوی بدرجة.(4)

ایمام یک درجه از اسلام بالاتر است و تقوا یک درجه از ایمان بالاتر و یقین یک درجه از تقوا بالاتر.

یقین نیز مراتب و درجاتی دارد که بالاترین مرتبه ی آن رضا نامیده می شود. امام زین العابدین علیه السلام فرموده:

أعلی درجة الیقین أدنی درجة الرضا.(5)

بالاترین مرتبه ی یقین پایین ترین مرتبه ی رضاست.

ملاحظه می فرمایید که در این روایات مراحل تکامل معنوی انسان مجموعا به پنج مرحله تقسیم شده است که از مرتبه ی اسلام آغاز و به مرحله ی رضا ختم می شود. تا این منازل پنجگانه طی نشود انسان به کمال شایسته خود نمی رسد. در آخرین منزل، سالک به لقاء الله می رسد که بالاترین مرتبه ی خداشناسی و نقطه ی اوج کمال انسانی است. تفصیل این اجمال را در فصول آتی ملاحظه خواهید نمود.


1) فرهنگ دهخدا به نقل از صاحب کشاف در تبیین حجاب های ظلمانی و نورانی می نویسد: «پرده ای که آدمی را از قرب حق مستور می دارد یا نورانی است و یا ظلمانی. نورانی نور روح باشد و ظلمانی ظلمت جسم. و مدرکات باطنه، از نفس و عقل و سر و روح، هر یک را حجابیست. حجاب نفس لذات و شهواتست و لاهوتیت. و حجاب قلب ملاحظه در غیر حق است. و حجاب عقل وقوف اوست با معنای معقوله… و حجاب السر الوقوف مع الاسرار. اگر سالک را اسرار آفرینش و حکمت وجود منکشف شود، این را کشف الهی می گویند. پس اگر هم در این بماند. و این را مقصد پندارد، حجاب راه وی گشت. باید که قدم پیشتر نهد. و حجاب الروح المکاشفة و این را کشف روحانی گویند. و در این مقام حجاب زمان و مکان جهت برخیزد. زمان ماضی و مستقبل یک گردد و بیشتر کرامات در این مقام پیدا گردد… تا به مقام تجلی ذات و نور حقیقی رسد…».

2) نگاه کنید به صفحه ی 323، 324.

3) مراجعه کنید به منازل السائرین نوشته ی خواجه عبدالله انصاری. (396- 481 ه).

4) اصول کافی، جلد 2، صفحه ی 52، مضمون این روایت از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نیز نقل شده است نگاه کنید به میزان الحکمة، جلد 10 صفحه 776، پ 4247.

5) اصول کافی، جلد 2، صفحه ی 62.