آیین اسلام- همان طور که قرآن و احادیث صحیح بر آن گواهی می دهند- آیین خرد پسند و خرد گراست. اصول و فروع آن با برهان های عقلی همراه بوده و در دعوت به اصول دین و کلیات فروع، به تعبد و سخن گویی بدون دلیل، اکتفا نکرده است و شعار آن در مقابله با مخالفان، دلیل خواهی و گواه طلبی است و پیوسته می گوید: قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین (1) و در نقد رأی مخالفان می فرماید: ائتونی بکتاب من قبل هذا أو أثارة من علم (احقاف / 4(.
گواه روشن بر عقل گرایی آیین اسلام این است که- گذشته از آنکه ماده علم قریب به 780 بار به صورت های مختلف در قرآن آمده است- ماده عقل 47 بار، ماده فکر 18 بار، ماده لب 16 بار و ماده تدبر 4 بار و سرانجام ماده نُهی که به معنای عقل است 2 بار در قرآن وارد شده اند. بررسی این نوع از آیات، ما را به روح اسلام و شناخت شناسی اسلام آشنا می سازد. سراسر قرآن در باب معارف، مملو از براهین استوار فلسفی است که نه فیلسوفی قبل از قرآن، آن را یاد کرده و نه اندیشمندی پس از قرآن مافوق آن را آورده است، چه کسی می تواند مقام رفیق عقلی و عملی آیات یاد شده در زیر را انکار کند؟ آیاتی که تار و پود آنها را عقل و خرد، برهان و استدلال، تدبر و اندیشه، تشکیل می دهد. کمی پیرامون آیات یاد شده در زیر بیندیشیم:
1- أم خلقوا من غیر شیء أم هم الخالقون (هود / 35(.
2- لو کان فیهما آلهة إلا الله لفسدتا فسبحان الله ربّ العرش عمّا یصفون (انبیا / 22(.
3- ما اتخذ الله من ولد و ما کان معه من إله إذا لذهب کلّ إله بما خلق و لعلا بعضهم علی بعض سبحان الله عمّا یصفون (مؤمنون / 91(.
اینها نمونه هایی از آیات قرآن است که در آنها از عنصر عقل بهره گرفته و بر معارف آن استدلال نموده است و هدف در اینجا ارائه نمونه است، نه استقصای موارد آن.
گذشته از قرآن، آثار نبوی و روایات علوی و احادیث معصومان، همگی شناخت شناسی اسلام را برای ما روشن می سازد. در مجموع این منابع، براهین عقلی در معارف الهی فزون از شمار است. تنها می توان درباره الهیّات در نهج البلاغه، کتاب مستقلی نوشت. مرحوم صدوق درباره خصوص توحید از نظر احادیث، کتاب ویژه ای نوشت و به هنگام رویارویی با توحید منقول از احبار و رهبان در کتاب توحید ابن خزیمه حنبلی، عظمت عقلی گرایی پیشوایان معصوم، واضح و روشن شود.
خیلی راه دور نرویم، محدّث بزرگ شیعی، مرحوم کلینی (م 329 ق) در نخستین جلد کافی، بابی درباره عقل و خرد گشوده و اهمیت عقل و خرد را از نظر وحی به روشنی ثابت می کند. از باب نمونه، چند حدیث را یادآور می شویم:
1- امام باقر علیه السّلام می فرماید: «إنّما یداقّ الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما آتاهم من العقول فی الدنیا» (2).
2- اما صادق علیه السّلام می فرماید: «بالتعقّل عرف العباد خالقهم، و إنّهم مخلوقون و إنّه المدبر لهم، و إنّهم المدبّرون» (3).
3- امام کاظم علیه السّلام می فرماید: «تبارک و تعالی أکمل للناس الحجج بالعقول و نصر النبیّین بالبیان، و دلّهم علی ربوبیّته بالأدلة فقال: و إلهکم إله واحد لا إله إلّا هو الرّحمن الرّحیم (4).
با توجه به این آثار چشمگیر باید بگوییم روح اسلام، روح خردپروری است و پیوسته می خواهد این چراغ فروزان، فرا راه پیروان راه او باشد. البته این نه به آن معناست که تمام جزئیات وارد در اسلام، از طریق خرد قابل تحلیل و استدلال است، بلکه معارف اسلامی و کلیات فروع دین، همگی قابل تحلیل عقلی و استدلال هستند، حتی خود قرآن بر حکمت یک رشته واجب ها و حرام ها اشاره کرده و براهین آنها را در کنارش ذکر کرده است، مانند آیات زیر:
أقم الصّلاة للذکری (طه / 14(.
أقم الصلوة أنّ الصّلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله أکبر (عنکبوت / 45(.
إنّما یرید الشّیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدّکم عن ذکر الله و عن الصّلاة فهل أنتم منتهون (مائده / 91(.
از ارائه این نمونه ها می توان به نگرش اسلام به عقل و خرد پی برد.
1) این جمله در آیات زیر وارد شده است: بقره / 111، انبیاء / 24، نمل / 64 و قصص / 75.
2) کافی: 1 / 11.
3) کافی: 1 / 29- 13.
4) کافی: همان.