جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محدودیت‌هایى از روى عشق و رغبت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در عرفان اسلامى معرفت یک فرد موحد به پایه‌اى مى‌رسد که به خداى خود عشق مى‌ورزد و در سرتاپاى وجود خود جز خدا نمى‌یابد، و با کمال رغبت و فرورفتگى در محبت خدا، اعمال و وظایف خود را انجام مى‌دهد.

و به تعبیر امیر مؤمنان علیه السّلام که مى‌فرماید:

»ما عبدتک خوفا من نارک، و لا طمعا فی جنّتک بل وجدتک أهلا للعبادة«.

»من تو را اى خدا به خاطر ترس از آتش و یا آز در بهشت نمى‌پرستم بلکه انگیزه من براى پرستش این است که تو را شایسته آن یافتم«.

کشش این نوع افراد به سوى خدا و فرمانبرى آنها کاملا لذت‌بخش بوده و هرگز آن را با آزادى خود در تضاد نمى‌بیند.

کسانى که بر اثر محدودنگرى، هستى را در چهارچوب ماده و انرژى منحصر کرده‌اند و هدف از وجود انسان را در لذت‌گرایى اندیشیده‌اند براى آن نامحرمان، سخن گفتن از عشق به خدا و عرفان اسلامى دور از بلاغت است.