عنوان بحث از یک مثلث بسیار مبهمى ترکیب یافته است که شایسته است که طراحان مسأله به ابهامزدایى پرداخته و مفهوم روشن و شفافى از آن ارائه دهند این مثلث عبارت است از:
الف: بشر
ب: دین.
ج: انتظار که مساوى با «رفع نیاز» است.
درباره ی ضلع نخست که «بشر» باشد باید پرسید که مقصود از آن چیست، بشر تقریبا تاریخ ده هزار ساله شبه مدونى دارد آیا مقصود، بشر عهد حجر است، تا بشرهاى اعصار بعدى که به صورتهاى مختلف بیان شده است، مارکس، تاریخ زندگى بشر را بهگونهاى تقسیم مىکند، در حالىکه دیگر جامعهشناسان، بهگونه ی دیگر، و هردو مکتب اتفاقنظر دارند که بشر در این اعصار، با فراز و نشیبهاى
گوناگون روبرو شده، و از نظر فکری و زندگی و حتی نیاز، کاملا متفاوت بوده است.
اکنون برگردیم وضلع دوم را مورد بررسی قرار دهیم.آیا مقصود از دین خصوص شرایع آسمانی است که تحت پوشش ادیان ابراهیمی قرار دارند، یا مسلک های عرفانی مانند «برهمن«، «بودا» و «هندویزم» را نیز در بر می گیرد، و در صورت نخست مقصود از «دین» دین تحریف نشده و دست نخورده است یا دایره آن گسترده اسن و ادیان محرفه را نیز در بر می گیرد،مثلا دینی که میگوید خدا از آسمان به خیمه «یعقوب» فرود آمد و تا صبح با او کشتی گرفت، سرانجام با یک ضربه فنی بر او قالب گردید.(1) یا دینی که می گوید:روزی مسیح در مجلس عروسی شرکت کرد و شراب برای افراد کم آمد، مسیح از راه اعجاز ظرف آب را به شراب تبدیل کرد.(2)
و نیز می گوید:»مسیح شراب میخورد، بلکه شخص میگساری بود«.(3)
1) تورات،کتاب پیدایش، فصل نهم.
2) انجیل متی، فصل 17.
3) انجیل یوحنا، فصل 2.