جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

قضایاى علمى و عینى در قرآن

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در آیات یاد شده، سخن از تقدیرهاى علمى و عینى به میان آمده است که هر یک منعکس کننده دیگرى و بسان نسخه مطابق اصل مى باشند، ولى در آیات دیگر، مسأله قضاهاى علمى و عینى مطرح مى گردد و در هر دو، جریان قطعى بودنِ تحقّق حادثه مطرح مى باشد، چیزى که هست گاهى به صورت علمى و گاهى به صورت عینى. و در میان آیات، دو گروه از آیات را برگزیده ایم که اوّلى ناظر به قضاء علمى و دومى ناظر به قضاء عینى است:

1.(وَقَضَیْنا إِلى بَنى إِسرائیلَ فِى الکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِى الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبیراً)(اسراء/4).

«درباره بنى اسرائیل قاطعانه حکم کردیم که در روى زمین دوبار به فساد برمى خیزند و برترى مى جویید».

از آنجا که افساد بنى اسرائیل به تدریج بوده و در طول زمانهاى زیاد رخ داده و یا رخ خواهد داد، طبعاً چنین قضاء، قضاء علمى خواهد بود.

2. (وَقَضَیْنا إِلیهِ ذلِکَ الأَمْرَ إِنَّ دابِرَ هؤلاءِ مَقْطُوعٌ مُصبِحینَ)(حجر/66).

«ما به لوط قاطعانه خبر دادیم که این گروه، صبحگاهان ریشه کن خواهند شد».

در این دو آیه، از قضاء علمى که پیش از مرحله تحقق است، سخن به میان آمده ولى در آیات یاد شده در زیر، محور سخن، قضاء عینى ـ که همراه با تحقق خارجى است ـ مى باشد چنان که مى فرماید:

3.(فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَموات فِى یَوْمَینِ)(فصلت/12).

«آنها را به صورت هفت آسمان در ظرف دو روز (دو دوره) آفرید».

4. (فَلَمّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلاّ دابّةُ الأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَه)(سباء/14).

«آنگاه که حکم بر مرگ او (سلیمان) کردیم، دیگران را بر مرگ او چیزى آگاه نکرد، مگر جنبده اى که عصاى او را خورد».

این نوع قضاء که همراه با آفرینش است قضاى عینى و تحققى مى باشد.

از این مطالب مى توان نتیجه گرفت که آنچه در جهان امکان، تحقق مى پذیرد داراى چهار مرحله است:

1. تقدیر علمى، 2. تقدیر عینى، 3. قضاء علمى، 4. قضاى عینى.

و هستیها بعد از این چهار مرحله تحقق مى پذیرند، البته در این جا میان افعال بندگان و دیگر موجودات امکانى تفاوتى نیست.