جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ضامن اجراى قوانین اجتماعى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در نیاز بشر به قانون جاى بحث و گفتگو نیست، و هیچ‌جامعه‌اى را نمى‌توان بدون یک رشته ضوابط، اداره کرد.

جامعه‌هاى بشرى با پدید آوردن سه قدرت نیرومند به نام‌هاى مقننه، مجریه و قضائیه تا حدودى توانسته‌اند به نظم و آرامش نسبى تحقق بخشند و با تأسیس حکومت‌هاى پلیسى و نظامى به بعضى از هرج‌ومرج‌ها خاتمه داده‌اند ولى سخن اینجاست، چنین حکومت‌هایى که منهاى دین و ایمان مى‌خواهند نظم را برقرار کنند، قطعا از یک موفقیت نسبى برخوردارند و از یک رشته تعدّى‌ها و خلاف‌هاى آشکار جلوگیرى مى‌کنند، ولى هرگز جلوگیرى از تعدّى‌هایى که از دید دستگاه‌هاى انتظامى دورند، براى آنان امکان‌پذیر نیست.

درباره‌ى چنین خلاف‌ها و قانون‌شکنى‌ها، جز ایمان و حس مسئولیت و ترس از کیفرهاى الهى، چیز دیگر مؤثر نیست، زیرا قلمرو حکومت ایمان آن‌چنان نیرومند است که نه تنها انسان را از قانون‌شکنى‌هاى علنى بازمى‌دارد، بلکه او را از گناهان روانى و پنهانى که احدى از آن آگاهى ندارد نیز بازمى‌دارد، بلکه نه تنها انسان را از انجام هر نوع خلاف بازمى‌دارد، که حتى او را از اندیشه‌ى گناه و تصمیم درباره‌ى یک عمل بد نیز جلوگیرى مى‌کند.

گذشته از این کنترل، خود قدرت‌هاى سه‌گانه یکى دیگر از مشکلات همین حکومت‌هاى منهاى مذهب است، زیرا هرگاه این قدرت‌ها درصدد سوءاستفاده از مقام و موقعیت خود برآیند با چه عاملى مى‌توان آنها را از این کار بد، باز داشت؟ هیئت‌هاى بازرسى که در مواقع خاص براى کنترل این افراد، اعزام مى‌شوند، خود آنها بشرهاى فزون‌خواه، خودپرست و مرزنشناس هستند، هرگاه با این‌قدرت‌ها، زد وبند کنند و آثار جرم و گناه را لوث نمایند، در این صورت چه باید کرد؟