جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شگفتی های برگ (1)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

برگ خیلی ساده می نماید، اما اگر در آن دقت کنیم کارخانه ی شیمیایی شگرفی است که هیچ دانشمندی نمی تواند کار آن را انجام دهد.

پیش از هر چیز، برگ پوشش نازکی دارد که کارش بیشتر شبیه پوست تن انسان است. در زیر آن سوراخ های ریزی است به نام دهانه که شمار آنها شاید به صد هزار در یک اینچ مربع برسد. هر سوراخ، یاخته ی نگهبانی دارد که باز و بسته شدن آن را منظم می کند. پاره ای برگ ها محفوظ ترند، مانند پرزدار بوصیر که موهایی نرم آن را فرا گرفته است. برخی دیگر از فلس پوشیده شده اند و پاره ای پوششی مومی دارند.

برگ از دهانه نفس می کشد و بدین جهت آن را شش گیاه می نامند و به این ترتیب گیاه دم می زند. دهانه رطوبت زیادی را هم که ریشه از زمین گرفته است پس می دهد. یک بوته ی بزرگ ذرت در یک هفته شاید هشت گالن و یک بلوط بزرگ در یک ماه بیست و پنج تن آب پس بدهند. ای روند، تعرق نامیده می شود.

برگ به هنگام فرو بردن هوا از راه دهانه، گاز کربنیک را از آن جدا می کند، سپس این گاز را با رطوبتی که از ریشه به بالا فرستاده می شود می آمیزد. آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن ترکیب می شود و کلروفیل اتم های کربن و هیدروژن مورد نیاز خود را از گاز و آب بر می چیند، سپس آنها را دوباره به هم آورده و قند می سازد.

در ده هزار قسمت هوا تنها سه قسمت گاز کربنیک است. بنابراین، برای اینکه یک پوند قند ساخته شود برگ سیصد هزار گالن هوا فرو می برد؟