جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شکر منعم در روایات اسلامى‏ (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام آمده است: «لَوْلَمْ یَتَوَعَّدِ اللهُ عَلى‏ مَعْصِیَتِهِ لَکانَ یَجِبُ الَّا یُعْصى‏ شُکْراً لِنِعَمِهِ»: «حتى اگر خداوند تهدید به عذاب در برابر عصیان نکرده بود؛ واجب بود به پاس نعمت‏هایش نافرمانى او نکنند.» (1)

تعبیر به واجب «یجب» در این حدیث در حقیقت همان وظیفه‏اى است که از عواطف انسان مایه مى‏گیرد.

2- در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: «شبى رسول خدا نزد عایشه بود؛ او سؤال کرد: چرا خود را (براى عبادت) این همه به زحمت مى‏افکنى در حالى که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است؟» (2)

فرمود: «أَلا أَکُوْنُ عَبْداً شَکُوْرا؟»: «آیا من نباید بنده شکرگزار از او باشم؟!» (3)

3- امام چهارم على بن الحسین در یکى از دعاهاى صحیفه سجادیه مى‏فرماید: «حمد و ستایش براى خداوندى است که اگر طریق شناخت حمدش را در برابر نعمت‏هاى پى در پى و فراوان او از بندگانش باز مى‏داشت تا از نعمت‏هایش استفاده کنند ولى حمد او را بجاى نیاورند، از رزق او بهره گیرند و شکرش را ادا نکنند، در این صورت انسان‏ها از حدود انسانیّت به سر حد چهار پایان سقوط مى‏کردند، و مصداق سخنى مى‏شدند که خداوند در

کتابش فرموده: انْ هُمْ الّا کَالْانَعامِ بِلْ هُمْ اضَلُّ سَبِیْلًا (4) «آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراه‏تر» (5)

4- در کلام دیگرى در نهج‏البلاغه آمده است: «وَلَوْ فَکَّرُوا فِى عَظِیمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِیْمِ الْنِّعْمَةِ لَرَجَعُوا الَى الطَّرِیْقِ وَ خافُوا عَذابَ الْحَرِیقِ ولکِنِ الْقُلُوبُ عَلِیْلَةٌ وَ البَصائِرُ مَدْخُوْلَةٌ!»: «اگر در عظمت قدرت خداوند و بزرگى نعمت او اندیشه مى‏کردند، به راه باز مى‏گشتند، و از آتش سوزان مى‏ترسیدند، اما دل‏ها بیمار، و چشم‏ها معیوب است.» (6)

از این روایات رابطه روحانى شکر نعمت، و معرفة الله و اطاعت فرمان او، روشن مى‏شود.


1) نهج‏البلاغه، کلمات قصار، کلمه 290.

2) اشاره به آیه اول سوره فتح است که تفسیر آن مشروحاً در جلد 22، صفحه 18، تفسیر نمونه آمده است.

3) اصول کافى، جلد 2، «باب الشکر»، حدیث 6.

4) سوره فرقان، آیه 44.

5) صحیفه سجادیه، دعاى اوّل.

6) نهج‏البلاغه، خطبه 185.