جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح مفردات (4)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

«برق» به گفته راغب در مفردات در اصل به معنى نورى است که از ابرها بر مى‏خیزد؛ سپس درباره هر شى‏ء درخشنده‏اى به کار رفته، مثلًا «سیفٌ بارق» به شمشیر براق و درخشنده گفته مى‏شود.

از کتاب مقاییس اللّغه استفاده مى‏شود که «برق» علاوه بر این، معنى دیگرى دارد؛ و آن اجتماع سیاهى و سفیدى در شى‏ء واحد است. ولى ظاهراً معنى دوم به معنى اول باز مى‏گردد؛ چرا که هنگامى که سفیدى در کنار سیاهى قرار گیرد درخشندگى بیشترى از خود نشان مى‏دهد. بعضى نیز مفهوم شدّت و فشار را نیز جزء معنى برق دانسته‏اند؛ و مى‏گویند: «برق» لمعان مخصوصى است که با شدّت و فشار صورت مى‏گیرد. (1)

راغب مى‏گوید: «رعد» صداى ابرها است؛ و به طور کنایه در مورد ویران شدن و سقوط شى‏ء سنگینى توأم با صدا نیز به کار مى‏رود. ولى مقائیس اللّغه معنى اصلى آن را حرکت و اضطراب ذکر کرده. و امّا در مجموع، از کتب لغت به خوبى استفاده مى‏شود که معنى اصلى همان صداى حاصل از ابرها است و معانى دیگر جنبه کنائى دارد.

«صواعق» جمع «صاعقه»، در اصل به معنى صداى شدید و مهیبى است که از جوّ بر مى‏خیزد و توأم با جرقه عظیم آتشین است. این مادّه به معنى مدهوش شدن به خاطر شنیدن صداهاى شدید نیز آمده؛ و گاه به معنى هلاک شدن نیز استعمال مى‏شود.

بعضى از اهل لغت گفته‏اند: که موارد استعمال صاعقه سه گونه است: مرگ و عذاب و آتش. (2) ولى ظاهر این است که همه از لوازم آن معنى اصلى است.


1) التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، مادّه «برق».

2) مفردات راغب و لسان العرب و التحقیق فى کلمات القرآن الکریم.