جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح مفردات (3)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

«خَلْق» به گفته مقاییس اللّغة در اصل دو معنى دارد: یکى اندازه‏گیرى اشیاء، و دیگر صاف و مسطّح بودن است.

راغب نیز در مفردات مى‏گوید: اصل این کلمه، به معنى اندازه‏گیرى منظم و صحیح است. سپس مى‏افزاید: به معنى ایجاد اشیاء بدون هیچ اصل و مادّه قبلى نیز استعمال مى‏شود (چرا که ایجاد کردن، با اندازه‏گیرى و تنظیم همراه است.)

بعد مى‏گوید: خلقت به معنى ابداع و ایجاد بعد از عدم، مخصوص خدا است؛ اما به معنى تغییر صورت اشیاء و تبدیل چیزى به چیز دیگر در مورد انسان‏ها نیز تصوّر مى‏شود. این واژه در معنى دروغ نیز به کار مى‏رود (شاید به‏

این جهت که مطلبى را که واقعیّت ندارد در ذهن خود یا در فکر شنونده ایجاد مى‏کند.)

ابن منظور در لسان العرب مى‏گوید: «خلق» در کلام عرب، به معنى ابداع چیزى است بدون هیچ سابقه قبلى.

به این ترتیب، «خلق» گرچه در اصل به معنى تقدیر و اندازه‏گیرى، یا تنظیم و صاف کردن اشیاء بوده، ولى بعداً به همین مناسبت در معنى ابداع و ایجاد، و تغییر صورت اشیاء به کار رفته است؛ به طورى که الآن این معنى از آن متبادر مى‏شود.

«سَماءْ» به گفته ارباب لغت به معنى چیزى است که در بالا قرار گرفته؛ و لذا بعضى معتقدند جنبه نسبى دارد و لذا ممکن است یک شى‏ء نسبت به شى‏ء دیگر آسمان، و نسبت به شى‏ء ثالث زمین باشد، و «اسم» نیز از همین مادّه مشتق شده؛ چرا که اسم گذارى سبب بلندى و اهمیّت مسمّى مى‏شود.

به گفته نویسنده کتاب التحقیق، «سماء» گاهى محسوس و مادّى است؛ مانند:

أَنْزَلَ مِنَ السّماءِ ماءاً: «خداوند از آسمان آبى فرستاد» و گاه معنوى است؛ مانند: قَدْ نَرَى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِى السَّماءِ: «ما نگاه‏هاى انتظارآمیز تو را به آسمان مى‏بینیم» (1)

ابن منظور نیز در لسان العرب مى‏گوید: «سُمُوّ» به معنى بلندى و علو است. (2)

بنابراین «سماء» تنها به معنى آسمان نیست؛ بلکه به معنى هرگونه بلندى و علو و ارتفاع است. ولى در آیاتى که براى این بحث انتخاب شده عموماً به معنى آسمان آمده است.

«أرْض» در اصل به قسمت پائین هر چیزى گفته مى‏شود در مقابل «سماء» که قسمت بالاى هر چیز است. این سخن را مقاییس اللّغه گفته، و راغب در تعبیر

مشابهى مى‏گوید: «ارض» جرمى است که در مقابل آسمان قرار دارد، و پائین هر چیزى را «ارض» تعبیر مى‏کنند.

در کتاب التحقیق آمده است که «ارض»، اطلاقات مختلفى دارد که بعضى از بعض دیگر گسترده‏تر است. به مسکن و محل و قریه و شهر و مملکت و کره زمین و آنچه در زیر آسمان است و حتى آنچه در عالم جسم و تحت عالم ارواح قرا گرفته، به هریک از اینها «ارض» گفته مى‏شود، و در این مفاهیم دو قید ملحوظ است، پائین بودن و در مقابل بالا قرار گرفتن.

«ارَضَة» (بر وزن حَدَقه) به معنى موریانه است که از زمین بر مى‏خیزد و چوب را مى‏خورد.

جالب اینکه یکى از معانى «ارْض»، بیمارى زکام، و دیگرى لرزه است. (شاید از این جهت که این بیمارى‏ها انسان را بسترى و زمین گیر مى‏کند.) (3)


1) سوره بقره، آیه 144.

2) در کتاب العین خلیل بن احمد نیز «سماء» به معنى ارتفاع ذکر شده است.

3) مقاییس اللّغه، مفردات راغب، لسان العرب، مجمع البحرین، و التحقیق فى کلمات القرآن الکریم.