جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرایط و صفات ویژه امام علیه السلام‏ (1)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

قبل از هر چیز در این بحث توجّه به یک نکته ضرورى است و آن این‏که:

از قرآن مجید به خوبى استفاده مى‏شود که «مقام امامت» برترین مقامى است که یک انسان ممکن است به آن برسد، حتّى برتر از مقام «نبوت» و «رسالت» است، زیرا در داستان ابراهیم پیامبر بت‏شکن علیه السلام چنین مى‏خوانیم:

«و اذابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انى جاعلک للناس اماما قال و من ذریتى قال لا ینال عهدى الظالمین»؛ (1)

«خداوند ابراهیم را با امور مهمّى آزمایش کرد، و او از عهده همه آزمون‏هاى الهى برآمد، خداوند به او فرمود تو را به مقام امامت و پیشوایى مردم منصوب کردم، ابراهیم گفت از فرزندانم نیز (علاقه‏

دارم حائز این مقام شوند) فرمود (چنین خواهد شد ولى بدان) عهد امامت هرگز به ستمکاران نمى‏رسد. (و آنها که آلوده شرک یا گناهى باشند ممکن نیست به این مقام والا برسند».

به این ترتیب ابراهیم بعد از پیمودن مرحله نبوت و رسالت و پیروزى در آزمون‏هاى مختلف به این مقام ارجمند، مقام پیشوایى ظاهرى و باطنى مادى و معنوى مردم ارتقاء یافت.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیز علاوه بر مقام نبوت و رسالت داراى مقام امامت و رهبرى خلق بود، گروهى از پیامبران دیگر نیز داراى چنین مقامى بودند، این از یک سو.

از سوى دیگر مى‏دانیم شرایط و صفات لازم براى بر عهده گرفتن هر مقام تناسب با وظایف و مسئولیّت‏هایى دارد که شخص باید در آن مقام انجام دهد، یعنى هر قدر مقام والاتر و مسئولیّت‏ها سنگین‏تر باشد، به همان نسبت شرایط و صفات لازم سنگین‏تر خواهد بود.

مثلًا در اسلام کسى که عهده‏دار مقام قضاوت و حتّى شهادت دادن و امام جماعت بودن مى‏شود باید عادل باشد، جایى که براى اداى یک شهادت یا بر عهده گرفتن حمد و سوره در نماز جماعت، عدالت لازم باشد، پیداست که براى رسیدن به مقام امامت، با آن اهمیت فوق‏العاده‏اى که دارد، چه شرایطى معتبر است.

روى هم رفته شرایط زیر در امام علیه السلام حتمى است:

1- معصوم بودن از خطا و گناه‏

امام علیه السلام باید همانند پیامبر داراى مقام عصمت یعنى مصونیّت از «گناه» و «اشتباه» باشد، وگرنه نمى‏تواند رهبر و الگو و نمونه و اسوه مردم باشد و مورد اعتماد جامعه قرار گیرد.

امام علیه السلام باید تمام قلب و جان مردم را تسخیر کند، و فرمانش بى‏چون و چرا قابل قبول باشد، کسى که آلوده گناه است، هرگز ممکن نیست چنین مقبولیتى پیدا کند و از هر نظر مورد اعتماد و اطمینان باشد.

کسى که در کارهاى روزانه خود گرفتار اشتباه و خطا مى‏شود چگونه میتوان در کارهاى جامعه بر نظرات او تکیه کرد، و بى‏چون و چرا اجرا نمود؟

بدون شک پیامبر باید معصوم باشد، این شرط در امام علیه السلام به دلیلى که در بالا آوردیم نیز لازم است.

این سخن را از طریق دیگرى نیز مى‏توان اثبات نمود، و آن این‏که همان «قاعده لطف» که اصل وجود پیامبر و امام علیه السلام بر آن متّکى است این صفت را نیز ایجاب مى‏کند، چرا که هدف‏هاى وجود پیامبر و امام علیه السلام بدون مقام عصمت تأمین نمى‏شود، و فلسفه‏هایى را که در درس پیش گفتیم بدون آن ناقص و ناتمام مى‏ماند.

2- علم سرشار

امام علیه السلام همانند پیامبر پناهگاه علمى مردم است. او باید از تمام اصول و فروع دین، از ظاهر و باطن قرآن، از سنّت پیامبر و هر چه مربوط به اسلام است به طور کامل آگاه باشد، چرا که او هم حافظ و پاسدار شریعت، و هم رهبر و راهنماى مردم است.

کسانى که به هنگام پیش آمدن مسائل پیچیده مشوّش مى‏شوند، و یا دست به دامن دیگران دراز مى‏کنند، و علم و دانش آنها جوابگوى نیازهاى جامعه اسلامى نیست هرگز نمى‏توانند مقام امامت و رهبرى خلق را بر عهده بگیرند.

خلاصه، امام علیه السلام باید آگاه‏ترین و داناترین مردم نسبت به آیین خدا باشد، و خلأ حاصل از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را از این نظر به سرعت پر کند، و اسلام راستین و خالى از هر گونه انحراف را تداوم بخشد.

3- شجاعت‏

امام علیه السلام باید شجاع‏ترین افراد جامعه اسلامى باشد، چرا که بدون شجاعت رهبرى امکان‏پذیر نیست، شجاعت در برابر حوادث سخت و ناگوار، شجاعت در برابر زورمندان و گردنکشان و ظالمان، و شجاعت در برابر دشمنان داخلى و خارجى کشور اسلام.

4- زهد و وارستگى‏

مى‏دانیم آنها که اسیر زرق و برق دنیا هستند زود فریب مى‏خورند، و امکان انحرافشان از مسیر حق و عدالت بسیار زیاد است، گاه به وسیله تطمیع و گاه از طریق تهدید این اسیران دنیا را از مسیر اصلى منحرف مى‏سازند.

امام علیه السلام باید نسبت به امکانات و مواهب این جهان «امیر» باشد و نه «اسیر».

او باید آزاده و وارسته از هر قید و بند جهان ماده، از قید هواى نفس، از قید مقام و از قید مال و ثروت و جاه باشد، تا نتوان او را فریب داد، و در او نفوذ کرد و او را به تسلیم و سازش کشانید.

5- جاذبه اخلاقى‏

قرآن درباره پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید:

«فبما رحمة من اللَّه لنت لهم ولو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک»؛ (2)

«به خاطر رحمت الهى نرم‏خو و ملایم براى آنها شدى، اگر خشن و سنگدل بودى مردم از اطراف تو پراکنده مى‏شدند». نه تنها پیامبر صلى الله علیه و آله که امام علیه السلام و هر رهبر اجتماعى نیازمند به خُلق و خوى جذّابى است که مردم را همچون مغناطیس به سوى خود جذب کند.

بدون شک هر گونه خشونت و بدخلقى که مایه پراکندگى و

انزجار مردم است براى پیامبر صلى الله علیه و آله و امام علیه السلام عیب بزرگى است، و آنها از چنین عیبى منزهند، وگرنه بسیارى از فلسفه‏هاى وجودى عقیم خواهد ماند.

اینها مهم‏ترین شرایطى است که علماى بزرگ براى امام علیه السلام ذکر کرده‏اند.

البته غیر از صفات پنجگانه بالا صفات دیگرى نیز در امام شرط است؛ امّا عمده‏ترین آنها همان بود که در این‏جا آوردیم.

فکر کنید و پاسخ دهید

1- به چه دلیل مقام امامت والاترین مقام یک انسان است؟

2- آیا پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم و سایر پیامبران اولوالعزم نیز داراى مقام امامت بودند؟

3- اگر امام علیه السلام معصوم نباشد چه مشکلى پیش خواهد آمد؟

4- چرا در امام علیه السلام علم سرشار لازم است؟

5- به چه دلیل امام علیه السلام باید شجاع‏ترین، زاهدترین و وارسته‏ترین، و از نظر اخلاقى جذّاب‏ترین مردم بوده باشد؟


1) سوره بقره، آیه 143.

2) سوره آل عمران، آیه 159.