این دو فیلسوف تحتتأثیر فلسفه «کانت» قرار گرفته که در علوم نظرى براى خود اصلى را تأسیس کرده است. و آن اینکه ذهن انسان داراى یک رشته مقولاتى
است که از خواص ذهن به شمار مىرود و به تعبیرى پیشینى است و از طریق حس و تجربه به دست نیامده است این نوع مقولات ذهنى، قالبهاى فکرى انسان است که یافتههاى انسان از خارج از طریق حس و تجربه، در آنها ریخته مىشود، و در نتیجه آگاهى، شکل و سامان به خود مىگیرد.
و به تعبیر دیگر: شناخت مادهاى دارد و صورتى، ماده شناخت همان است که انسان از طریق حس آن را به دست مىآورد، و صورت شناخت همین مقولات ذهنى است که لوازم ذات شناسنده و از خصایص و لوازم عقل فرد به شمار مىرود، این اصل تأثیر شگرفى در نظریه «کانت» درباره ارزش معلومات گذارده و فاصله عظیمى میان واقعیتهاى خارج و صورتهاى ذهنى پدید آورده است؛ زیرا مطابق این اصل دریافتهاى پیراسته از قالبهاى ذهنى، به چنگ کسى نمىآید، طبعا باید به همه حقایق، با عینکهاى رنگارنگ نگریست.(1)
1) براى تفصیل بیشتر به «شناخت از نظر فلسفه اسلامى«، ص 92-105، تألیف نگارنده مراجعه بفرمایید.