جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دین ضامن اجراى اخلاق

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مقصود از رابطه‌ى اخلاق با دین این است که عقیده انسان ضامن اجراى ارزشهاى اخلاقى است، زیرا غالبا اصول اخلاقى بر خلاف تمایلات درونى و خواسته‌هاى نفسانى انسان است. چشم پوشى از لذایذ مادى بدون یک انگیزه

درونى نیرومند امکان‌پذیر نیست به ویژه این‌که هیچ نوع بازخواستى براى انجام کارهاى خلاف اخلاق در کار نباشد. و اگر هم در کار باشد کسى از آن آگاه نخواهد شد.

فرض کنید ثروت کلانى از یتیمى در اختیار کسى باشد که هیچ‌گونه سندى در دست وى و یا ولى او نباشد. و این شخص به آسانى مى‌تواند مال او را ضمیمه ثروت خود کند. در اینجا ارزشهاى اخلاقى، انسان را به حفظ امانت و باز گردانیدن آن به صاحبش مى‌خواند، در حالى که تمایلات درونى و علاقه‌ى وافر انسان به ثروت، او را بر خلاف آن سوق مى‌دهد.

در این کشمکش ترس از کیفرهاى الهى مى‌تواند ضامن اجرا براى اصل اخلاقى باشد.

از روزى که در جهان غرب اعتقاد به خدا و روز رستاخیز کم رنگ گردیده و خانواده‌ها به صورت اسمى و حزبى در کلیسا ثبت نام کرده، ما دیگرى عقیدتى و اخلاقى بر آنها حکومت کرد، از همان روز دادگستریها و نیروهاى انتظامى رو به گسترش نهاده، سازمان‌هاى متعددى براى کنترل پدید آمدند مع الوصف نتوانستند جلو پنهان کارى‌هاى انسانها را بگیرند.

رابطه به این معنا قابل انکار نیست و به قول برخى از دانشمندان اگر هم خدا و روز رستاخیز واقعیت نداشته باشد باید آن‌ را به عنوان یک واقعیت در جامعه پدید آورد تا در سایه‌ى آن زندگى آرام صورت پذیرد.

از آنجا که دانشمندان در این مورد بیش از حدّ سخن گفته‌اند ما دامن سخن را در این قسمت کوتاه مى‌کنیم و یادآور مى‌شویم که دین پشتوانه‌ى اخلاق، و اخلاق منهاى دین بسان اسکناس بدون پشتوانه ارزى است.