از این بیان روشن مىگردد که عنوان مسأله به نام «انتظار بشر از دین» استحاله شده ی بحث پیشین (نیاز بشر به دین) و آثار سازنده ی دین مىباشد، و براى اغراض خاصى عنوان شده است.
یکى از نویسندگان دربار انتظار بشر از دین مىگوید: انتظار ما انسانها از دین این است که دین به درد و رنجهاى ما و به تعبیر عامتر به زندگى ما، معنا بدهد،
با معنا دادن به درد و رنجهاى ما، ما را از آنها، به تعبیرى، برهاند و به اوضاع و احوال مطلوب برساند. از اینرو بجاست که اگر مدعى شویم که انتظار آدمیان از دین این است که آنان را از وضع و حال نامطلوب به وضع و حال مطلوب برساند و از این راه که به زندگى معنا ببخشد و عدممطلوبیت آن را بزداید.(1)
آنچه که ایشان بهعنوان «انتظار بشر از دین» مىگوید همان است که روانشناسان بهعنوان نیاز بشر به دین و آثار سازنده ی آن بیان کردهاند، و این حاکى از آن است که روح مسأله یکى بوده، فقط اخیرا عنوان آن روى ملاحظاتى دگرگون گردیده است.
1) جامعهشناسى دین، ص 205.