جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دگرگونى‏هاى شگفت‏انگیز در لحظه تولد (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

همان گونه که گفتیم هیچ‏کس دقیقاً نمى‏تواند لحظه تولّد را تعیین کند؛ و آنچه به صورت پیش‏بینى از سوى اطبّا بطور عموم، یا بطور خصوص، به افراد گفته مى‏شود، جنبه تخمینى دارد؛ چنانکه در آیه 8 سوره رعد مى‏خوانیم:

اللهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُثْنى‏ وَ ما تَغِیْضُ الأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کُلُّ شَی‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ: «خدا از جنین‏هایى که هر مؤنث حمل مى‏کند، آگاه است، و نیز از آنچه رحم‏ها کم مى‏کنند (و قبل از موعد معمول مى‏زایند) و هم از آنچه افزون مى‏کنند (بعد از موعد مى‏زایند) با خبر است، و هر چه نزد او اندازه‏اى دارد» (1)

ظاهر آیه این است که این از علوم خاصّ الهى است؛ که ویژگى‏هاى جنین را قبل از تولّد از هر نظر مى‏داند. نه تنها مسأله جنسیت بلکه از تمام استعدادها، ذوق‏ها، صفات ظاهر و باطن جنین با خبر است؛ و همچنین لحظه تولّد جنین را تنها خدا مى‏داند، و براى اینکه تصوّر نشود این کم و زیادها بى‏حساب و بى‏دلیل است؛ بلکه ساعت و ثانیه و لحظه آن حساب دارد، مى‏افزاید: و کُلُّ شَیى‏ءٍ عِنْدَهَ بِمِقْدارٍ: «هر چیز نزد او اندازه و مقدار معینى دارد.»

جالب اینکه در لحظه تولّد، دگرگونى‏هاى عجیبى در سیستم زندگانى نوزاد، ظاهر مى‏شود که براى تطبیق دادن او با محیط جدید، کاملًا ضرورى است، و از میان آنها تنها به دو موضوع اشاره مى‏کنیم:

الف: دگرگون شدن سیستم گردش خون؛

به این صورت که مسأله گردش خون در جنین یک گردش ساده است؛ زیرا حرکت خون‏هاى آلوده به سوى ریه‏ها براى تصفیه انجام نمى‏گردد، چون در آنجا تنفّسى وجود ندارد؛ لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) که یکى عهده‏دار رساندن خون به اعضاء، و دیگرى عهده‏دار رساندن خون به ریه براى‏

تصفیه است به یکدیگر راه دارد. امّا به محض اینکه جنین متولّد شد، این دریچه بسته مى‏شود، و خون دو قسمت مى‏گردد: بخشى به سوى تمام سلّولهاى بدن براى تغذیه فرستاده مى‏شود و بخش دیگرى به سوى ریه‏ها براى تنفس!

آرى جنین تا در شکم مادر است اکسیژن لازم را از خون مادر مى‏گیرد ولى بعد از تولّد باید خودکفا باشد و از طریق ریه و تنفس، اکسیژن را دریافت دارد.

ریه‏اى که قبلًا در رحم مادر کاملًا ساخته و آماده شده با یک فرمان الهى ناگهان به کار مى‏افتد؛ که به راستى از عجائب است.

ب- بسته شدن بند ناف و خشکیدن و افتادن آن‏

بند ناف را که طریق تغذیه جنین به وسیله جفت از خون مادر است معمولًا بعد از تولّد مى‏چینند؛ ولى اگر هم نچینند تدریجاً مى‏خکشد و مى‏افتد. یعنى به هنگام تولّد همان‏طور که راه دریافت اکسیژن عوض مى‏شود؛ راه تغذیه نیز ناگهان عوض مى‏شود، و دهان و معده و روده‏ها که در دوران جنینى کاملًا ساخته و آماده شده اما به کار نیفتاده‏اند ناگهان به کار مى‏افتند؛ و این یکى دیگر از شگفتى‏هاى مهم آفرینش انسان است.


1) «تغیض» از مادّه «غیض» (بر وزن فیض) به معنى فرو بردن مایع، یا فروکش کردن آن است. سپس به معنى نقصان و نیز به معنى فساد آمده است؛ و لذا در آیه فوق بعضى «تغیض» را به معنى نقصان جنین و بعضى به معنى قبل از موعد تولّد یافتن تفسیر کرده‏اند؛ و مشهور میان مفسرّین همین معنى است. همین تفسیر در حدیثى از امام باقر یا امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است؛ و ذیل آیه نیز گواه بر آن است.