در معرفت بشرى یک رشته دانشهاى ثابتى است که هیچگاه در آنها تحول رخ نمىدهد، و در تمام دوران به صورت یک اندیشه ثابت باقى مانده و هیچ نوع تحول و تکامل بر آن روى نیاورده است، مثلا: جدول ضرب فیثاغورس در عرصه حساب کوچکترین خراشى برنداشته و تکامل پیدا نکرده است، و در تمام عرصهها و زمانها 2 × 2 = 4 نه با 5 و نه با 3.
بالاتر از آنها مسأله «امتناع اجتماع نقیضین یا ارتفاع» آنها که هیچگاه تحول نپذیرفته و به صورت دو اصل برومند در معرفت بشرى باقى مانده به گونهاى که انکار این دو اصل سبب ارتفاع یقین از همه دانشها مىشود، از آن جهت این دو اصل را «امّ القضایا» نامیدهاند. که با پذیرش این دو، انسان داراى یقین و معرفت مىباشد و با انکار آن دو، تحصیل یقین امکانپذیر نمىباشد. دانشهاى ثابت انسان منحصر به این علوم نیست صدها دانش ثابت در متن زندگى انسان هست که زیربناى دیگر دانشهاى انسان را تشکیل مىدهد، چه بسا روبناها دستخوش تحول مىشود امّا زیر بناها بر همان اصل و ثبات باقى مىباشد.