عنوان «انتظار بشر از دین«، یادآور خاطره سرزمین و بازدهاى است که به خاطر دورى از پزشک و درمان با انواع بیمارىها دست به گریبان شده و در انتظار پزشکى بسر مىبرد که بیمارىهاى گوناگون آن سرزمین را معالجه نماید. پزشک به هنگام ورود به این منطقه با انبوهى از درخواستها روبرو مىشود به نحوى که پاسخگویى به آنها از عهده ی یک پزشک و یا دو پزشک بیرون است، بلکه پاسخگویى نسبت به آنها در گرو دم مسیحایى است که این بیمارىها را ریشهکن سازد.
جامعه ی بشرى بسان مردم آن سرزمین و بازده، آنچنان درخواستها و انتظارهاى متفاوت و بىشمارى دارد که هرگز نمىتوان به همه ی آنها پاسخ داد.
این تحلیل حاکى از آن است که عنوان مسأله باید دگرگون گردد و هرگز نباید انتظار بشر از دین موضوع بحث قرار گیرد، زیرا انتظار بشرها از دین تحت ضابطهاى نیست و هر گروهى، خواهان رفع نیاز خود مىباشد و اگر بناست این مسأله مطرح گردد باید به صورت یکى از دو عنوان زیر مورد بحث و بررسى قرار گیرد.
الف: «انتظار دین از بشر چیست» و اگر دین یک پدیده ی آگاه است و از جانب خدا فروفرستاده شده است انتظار آن از فرد یا جامعه چیست؟
ب: و اگر بناست مسأله را به صورت نخست مطرح کنیم، و بگوییم انتظار بشر از دین چیست «پیش از این مسأله، باید مسأله دیگر را حل کنیم» و آن اینکه قبلا توان دین و کارآمد بودن آن را بشناسیم، آنگاه در حدّ توان و قدرتش انتظاراتى داشته باشیم، زیرا تا خود دین به صورت صحیح شناخته نشود و حد و حدود آن روشن نگردد، نمىتوانیم به درخواست خود حد و مرزى ببخشیم.
فرض کنید براى بازسازى کشورى که از قافله تمدن عقب مانده، کارشناسى روانه منطقه مىشود تا نیازهاى آنجا را برآورد کند و در حدّ توان کمک نماید، در چنین کشورى، یک نیاز و دو نیاز مطرح نیست، بلکه انبوهى از نیازها وجود دارد که باید قبلا کارشناسى شود، آنگاه با گروههاى متخصص گوناگون، مشکل برطرف شود، در چنین شرایط نباید از آن کارشناس، یا گروه معین درمان همه دردها را خواست، بلکه باید قبلا از رشته تحصیلى و پایه علمى او، آگاهى صحیحى به دست آورد، آنگاه به تناسب توان او، در انتظار پاسخ از او نشست.
طرّاحان این بحث، پیش از آنکه به «دینشناسى» بپردازند، و حد و حدود آن را مشخص نمایند، و نمونههایى را ارائه کنند، درخواستهاى خود را مطرح مىکنند، چهبسا خواستههاى آنها در شأن و منزلت دین نباشد، بلکه باید آن نیاز به وسیله عقل فردى و یا خرد جمعى برطرف گردد.
در هرحال خواه چنین مسألهاى اصالت داشته باشد و یا تحریف یافته ی مسأله ی «نیاز بشر به دین» و یا «آثار سازنده دین» باشد در عنوان این مسأله یک رشته ابهامات و یا اشکالاتى است که باید برطرف شود.