یکی از پاسخها برای تحلیل شرور، این است که قربانیان شرور در این جهان، در روز رستاخیز پاداش می بینند و در حقیقت مظلومیت آنان جبران می شود و در کلام اسلامی از آن به عنوان «اعواض» (1) در برابر آلام ابتدایی یاد می کنند.
واقعیت این جواب برای «هاسپرز» مخفی بود و گفته است: «باید این مطلب را برای من مستقلاً اثبات کنید و من استدلالی در این خصوص ندیده ام، و شر بودن
جهان کنونی ثابت نمی کند که جهان دیگری بهتر است. این حقیقت چیزی بیشتر از این نیست که بگوییم مردمی که گرسنه هستند، اثبات می کند که آنها همواره غذا لازم خواهند داشت. امّا اگر من اعتقاد به جهان آخرت شما را بپذیرم، شرور این جهان را بر طرف نخواهد کرد؛ اگر یک افسر نظامی بچه ای را جلو گرگها انداخته و قطعه قطعه شد؛ می گویند این افسر با این عمل جنایت آمیز خود در جهنم عذاب خواهد شد. امّا جهنّم چه فایده ای برای چنین بچه ای دارد؟» (2).
در این جا از تذکر دو نکته ناگزیریم:
اوّلاً جمله های پیش حاکی از آن است که معاد برای این متکلم مسیحی حل نشده است- مسلماً یک چنین متکلّمی نمی تواند از حریم عقاید دینی دفاع کند- و این که می گوید: «من تاکنون استدلال در این خصوص ندیده ام» حاکی از محدودیت اطّلاعات اوست.
ثانیاً در کلام اسلامی، مسئله «اعواض» به معنای مجازات قاتل نیست و مجازات قاتل ربطی به مسئله «اعواض» ندارد، بلکه هدف از مطرح مسئله ای به نام «اعواض«، جبران مظلومیت فرد ستم دیده در روز رستاخیز است و این طریق بر عدل الهی خدشه ای وارد نمی شود.
1) علاّمه حلّی، کشف المراد، 332، چاپ انتشارات اسلامی.
2) فلسفه ی دین، ص 123- 124.