جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تمدن عجیب زنبوران! (1)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

با گسترش علم حیوان‏شناسى و زیست‏شناسى و مطالعات وسیع دانشمندان پر حوصله، مسائل عجیب و تازه‏اى از زندگى این حشره کوچک کشف شده که انسان را سخت در حیرت فرو مى‏برد؛ و هرگز نمى‏توان باور کرد که این همه نظم و تدبیر و برنامه‏اى که بر زندگى زنبوران حاکم است بدون یک شعور طبیعى باشد.

یکى از دانشمندان زیست‏شناس (مترلینگ) که مطالعات فراوانى طى سال‏هاى طولانى درباره زندگى زنبوران عسل داشته؛ درباره نظام عجیبى که بر کشور یا شهر آنها حکمفرما است چنین مى‏گوید: «ملکه در شهر زنبوران عسل آن طور که ما تصوّر مى‏کنیم فرمانفرما نیست؛ بلکه او نیز مثل سایر افراد این شهر مطیع یک سلسله قوانین و نظامات کلّى مى‏باشد.»

سپس مى‏افزاید: «ما نمى‏دانیم که این قوانین و نظامات از کجا و با چه وسیله وضع مى‏شود، و در انتظار این هستیم که شاید روزى بتوانیم به راز آن پى ببریم و واضع این مقرّرات را بشناسیم، ولى فعلًا به طور موقّت آن را بنام روح کندو مى‏نامیم. ما نمى‏دانیم روح کندو در کجا است و در کدامیک از سکنه شهر عسل حلول کرده؛ ولى مى‏دانیم که ملکه نیز مانند دیگران از روح کندو اطاعت مى‏کند!»

«روح کندو شبیه به غریزه پرندگان نیست، و به صورت یک عادت و اراده کورکورانه عمل نمى‏کند. روح کندو وظیفه هریک از سکنه این شهر بزرگ را بر طبق استعدادشان مشخص مى‏کند و به هر کدام مأموریتى مى‏دهد. گاه به گروهى دستور خانه سازى مى‏دهد، و گاه به همگى فرمان کوچ و مهاجرت صادر مى‏کند.»

«خلاصه ما نمى‏توانیم بفهمیم قوانین کشور زنبوران که به وسیله روح کندو وضع شده؛ در کدام مجلس شورا مطرح و تصویب و تصمیم به اجراى آن گرفته مى‏شود، و کیست که فرمان حرکت را در روز معیّن صادر مى‏کند؟!» (1)

ولى قرآن پاسخ تمام این سؤالات را با تعبیر بسیار زیبا و جالبى بیان کرده است مى‏فرماید: وَ أوْحى‏ رَبُّکَ الَى النَّحْلِ: «پرودگارت به زنبور عسل وحى فرستاد!» همان تعبیرى که درباره پیامبران بزرگ بیان فرموده است.

درست است که این وحى با آن وحى فرق بسیار دارد، ولى هماهنگى تعبیر دلیلى بر اهمّیّت علم و دانشى است که خداوند در اختیار زنبوران عسل گذارده، تا آنجا که متفکران عالم را به مطالعه پیرامون حال آنها دعوت مى‏کند.

خانه ساختن زنبور عسل مسلّماً با الهام خداوندى است، چون خانه‏هاى مسدس منظّمى مى‏سازد که از کمترین مقدار موم بیشترین گنجایش حاصل مى‏شود. (و تمام زوایاى آن قابل استفاده و مقاومت آن در برابر فشار نیز زیاد است) خانه‏هاى آنها دو طبقه است، هنگامى که در کوه یا درختان بیابان خانه کنند منحصر به همان دو است ولى در کندوهاى مصنوعى طبقات را دو به دو افزایش مى‏دهند تا آنجا که گنجایش کندو است.

قعر هر خانه به شکل هرمى است که از سه سطح لوزى شکل تشکیل شده و رأس و برجستگى‏هاى یک طبقه در فرورفتگى طبقه زیر قرار گرفته است.

تجربه نشان مى‏دهد که اگر سطحى از موم به شکل مربع یا شکل دیگرى که دلخواه زنبور نیست به وسیله قالب‏هاى مصنوعى پى‏ریزى کنند و زنبور را در آن رها سازند او به نیروى الهام الهى از آن پایه غلط پیروى نمى‏کند، و دیوارها را به شکل صحیح بالا مى‏برد.

یکى از دانشمندان، (لوزى) قعر خانه زنبوران را اندازه گرفت، زاویه بزرگ آن صد و نه درجه و بیست و هشت صدم درجه بود، سپس این مسأله را به یک مهندس بزرگ آلمانى به نام کنیک به صورت یک سؤال کلى داد که اگر کسى‏

بخواهد با کمترین مصالح هرمى با بزرگترین گنجایش بسازد که از سه سطح لوزى فراهم شود زوایاى آن چه اندازه باید باشد؟

او با حساب دیفرانسیل این مشکل را حل کرد و در جواب نوشت، صد و نه درجه و بیست و شش صدم درجه بى‏آنکه بداند سؤال راجع به خانه زنبور است و به این ترتیب فقط به اندازه دو درجه حساب او با خانه زنبوران تفاوت داشت.

بعد از او مهندس دیگرى بنام (ماگ لورن) محاسبات دقیق‏ترى به عمل آورد و متوجّه شد که آن دو درجه نتیجه مسامحه مهندس اول بوده است و جواب صحیح درست همانند کار زنبوران عسل است!» (2)

(مترلینگ) دانشمند معروف بلژیکى در کتاب زنبور عسل از یکى از دانشمندان بنام (رایت) چنین نقل مى‏کند که تنها سه روش علمى در هندسه براى تقسیم فواصل منظّم و ارتباط آنها و ایجاد اشکال بزرگ و کوچک در دست است. این سه وسیله عبارت است از مثلث قائم الزاویه، و مربع، و مسدس. در ساختمان حجره‏هاى زنبور عسل از روش سوم یعنى مسدس استفاده شده است؛ و این شکل براى استحکام بنا مناسب‏تر است. (زیرا اگر کمى دقت کنیم مى‏بینیم که شکل مسدس از هر طرف مانند طاق‏هاى ضربى است که در برابر فشار حداکثر مقاومت را دارد، در حالى که مثلث و مربع در مقابل فشار بسیار آسیب‏پذیر است.)

از این گذشته حجم بدن زنبور تقریباً اسطوانه‏اى است و براى ورود و خروج در چنین خانه‏اى کاملًا مناسب است.

به هر حال هر قدر بیشتر درباره آنچه قرآن در مسأله خانه‏سازى زنبوران عسل به آن اشاره کرده دقیق‏تر شویم؛ نکات تازه اعجاب انگیزى به دست مى‏آوریم، و بى‏اختیار در برابر خالق و مبدع و پرورش دهنده این حشره عجیب سر تعظیم فرود مى‏آوریم.


1) کتاب زنبور عسل، نوشته مترلینگ، صفحه 35 و 36 با تخلیص.

2) تفسیر ابوالفتوح رازى پاورقى مرحوم شعرانى، جلد 7، صفحه 123 (با کمى تلخیص).