1. پزشکانى که در عمل جراحى سرآمد روزگار و در رشته تخصصى خود، مهارت فوق العادهاى دارند گاهى از بهبود بیمار خود مأیوس مىشوند و وخامت حال بیمار را به گونهاى مىبینند که هرگز یک درصد، به بهبودى او امیدوار نمىباشند، ولى ناگهان حال بیمار رو به صحت نهاده و به تدریج بیمارى از او برطرف مىشود؛ اینجاست که غالب پزشکان مىگویند دستى از غیب بیرون آمد و به او شفا بخشید. بسیارى از پزشکان داراى چنین تجربههاى پزشکى هستند و از این طریق روزنهاى به جهان غیب به روى آنان باز مىشود.
2. گاهى مخترعان و مکتشفان بدون مطالعه ی قبلى به کشف قانون موفق مىشوند و عامل آن را جز نیروى غیبى نمىدانند.
اهمیت و نفوذ الهام در اکتشافات علمى مورد تأیید دانشمندان قرار گرفته است.
در سال 1931 م دو دانشمند شیمیدان آمریکایی به نام بلات و پیکر، پرسش نامه ای برای تحقیق درباره ی اهمیت الهام در کشف و حل مشکلات علمی، میان گروهی از دانشمندان شیمی پخش کردند که نتایج آن به صورت گرانبهایی انتشار یافته است. یکی از دانشمندان به پرسش، چنین پاسخ داده است: در اثر اشکالات و ابهام فراوان تصمیم گرفتم که دیگر به کلی، کار و تمام افکار مربوط به آن را کنار بگذارم. فردای آن روز در حالی که سخت مشغول کاری دیگر بودم، یک باره (فکری ناگهانی) مانند جهش برق، در خاطرم خطور کرد و آن همان حل
مسئلهى گذشتهى من بود که مرا به کلى مأیوس کرده بود.
نظیر این گزارش از شانرى یوانکاره (1854 – 1912 م) ریاضىدان نامى فرانسه و بسیارى دیگر از دانشمندان طبیعى، ریاضى و فیزیک نقل شده است.
جالب توجه اینجاست بسیارى از الهامهاى علمى که سبب کشف واقعیتى پر ارج شده است نه تنها با اشتغال و تمرکز فکرى دانشمندان در زمان فعالیتشان ارتباطى نداشته است، بلکه حتى با رشتهى تخصصى آنها نیز داراى رابطهى نزدیک نبوده است. مظهر چنین الهام و اکتشافى، کشف لوئى پاستور (1842 – 1895 م) دانشمند شیمىدان فرانسوى است که در شناخت میکروب موفق گردید.
3. گروهى، خوابهاى بیانگر و واقعنما را یک نوع تجربه دینى تلقى مىکنند، خوابهایى که پیش از انجام حادثه از وقوع آن گزارش مىکند؛ مثلا مرگ پدر و یا مادر و یا بستگان را در خواب مىبیند و چند ماه بعد انجام مىگیرد. فلاماریون در کتاب اسرار مرگ، خوابهاى فراوانى در این مورد نقل مىکند و افراد زیادى نیز در زندگى خود از این نوع خوابها مىبینند.
اصولا چیزى که در عالم ماده تحقق نیافته، چگونه در عالم خواب براى انسان نمایان مىگردد و سر سوزنى خطا نمىکند؟! این نوع خوابها را نمىتوان با عوامل مادى توجیه کرد.
4. گرفتاران در بیابان سوزان که مرگ خود را در دو قدمى خود مشاهده مىکنند با توسل به خدا براى آنها گشایشى رخ مىدهد، گشایشى که با موازین مادى تطبیق نمىکند.
خلاصه افراد در زندگى خود تجربههایى دارند مانند اجابت دعا، شفاى بیمارى لاعلاج که نمىتوان آنها را براساس فرضیههاى طبیعى تبیین کرد و همگى حاکى از حضور یک موجود مافوق طبیعى است که مبدأ چنین امور مىباشد.
آنچه بر شمردیم نمونههایى است از تجربهى دینى به معنى نخست که مایهى اعتماد گروهى به ماوراى طبیعت مىشود.