جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تحلیل اشکال دیگر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

برخی از فلاسفه جدید غرب بر این برهان اشکال دیگری وارد کرده و گفته اند: «روایت افلاطون از برهان جهان شناختی به انواع و انحای مختلف، مورد جرح و مناقشه قرار گرفته است. آسیب پذیرترین فرض آن این است که حرکت و سکون را به یک اندازه، طبیعی یا اصیل نمی گیرد، به این معنا که قائل به این است که وجود حرکت به نحوی نیاز به تبیین دارد که وجود سکون ندارد«. (1).

پاسخ: گویا خرده گیر می خواهد بگوید همین طوری که حرکت نیاز به محرک دارد، سکون در عالم طبیعت نیز بدون فاعل نخواهد بود، در این صورت چرا از حرکت پی به محرک نخستین ببریم، ولی درباره علت سکون، به بحث و بررسی نپردازیم.

هرگاه مقصود خرده گیر همین باشد که در دو ترجمه به چشم می خورد، یک چنین انتقاد کاملاً بی پایه است؛ زیرا سکون امری عدمی است نه وجودی، و هرگز واقعیتی ندارد که نیاز به فاعل و پدید آرنده ای داشته باشد.


1) خدا در فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 63- 62، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ص 56.