موضوع اسم اعظم خداوند عزوجل، در احادیث اسلامى، بویژه در ادعیه، بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند، دعایش مستجاب مىشود، و اهل بیت علیهم السلام این نام (بجز یک حرف از آن) را مىدانند. امّا آن نام چیست؟
همان طور که ملاحظه شد، روایات، در این باره، مختلفاند و نمىتوان پاسخ قاطعى از نظر روایات اسلامى، به این سؤال داد؛ لیکن مىتوان گفت که به فرض صحّت این روایات، اسم اعظمى که نزد انبیاى الهى و اهل بیت علیهم السلام بوده، با توجه به خصوصیاتى که براى آنها ذکر شده، بىتردید، چیزى غیر از الفاظى است که در روایات مذکور آمده است.
نبودن دلیل قاطعى بر مراد از اسم اعظم، موجب شده است که دیدگاههاى مختلفى درباره ی آن ارائه گردد، تا آن جا که سیوطى، بیست قول را در این زمینه نقل کرده است. گروهى مانند ابو جعفر طبرى و ابو الحسن اشعرى و ابو حاتم بن حیّان و باقلانى، بر این باورند که همه ی اسماى الهى، بزرگ هستند و اسمى که
بزرگتر از اسماى دیگر باشد، وجود ندارد.
برخى مىگویند: اسم اعظم، وجود دارد؛ امّا کسى جز خداوند متعال، از آن آگاهى ندارد.
برخى مىگویند: اسم اعظم خدا، در میان اسماى حُسنا پنهان است.
برخى مىگویند: اسم اعظم، هر اسمى است که بنده، پروردگار خود را با همه ی وجود، به آن بخواند.(1).
برخى گفتهاند: اسم اعظم، نامى است که جامع همه ی نامهاى الهى باشد.(2).
برخى گفتهاند: انبیا، نمودهاى نامهاى اصلىِ حق هستند و این نامهاى اصلى، همگى داخل در اسم اعظم (اسم جامع) و مظهر حقیقت محمّدى اند.(3).
بارى، اختلاف نظر در تبیین آنچه حقیقتش، حتى براى محققان مشخص نیست، طبیعى است؛ ولى از آن جا که دیدگاههاى مختلف را در این زمینه مطالعه کردهام، کلام علاّمه ی طباطبایى را در تبیین اسم اعظم، بهترین تحقیق یافتهام.
1) براى اطلاع بیشتر درباره ی سایر اقوال، ر. ک: الحاوى، سیوطى: ج 2 ص 135 ح 139.
2) کتاب التعریفات: ص 10-11.
3) شرح فصوص الحکم، قیصرى: ص 108.