جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بعد چهارم روح انسان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

برجستگان علم روانشناسى و یا روانکاوى بر وجود چنین بعد روحانى تصریح دارند که برخى از سخنان آنان را یادآور مى‌شویم:

1. مؤلف رساله‌ى «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسان» مى‌گوید: در روح و روان انسان چهار حس وجود دارد:

الف. حس کنجکاوى که او را بر کشف مجهولات وادار مى‌سازد.

ب. حس زیبایى که پدید آرنده‌ى هنر و سبب تجلّى انواع ذوقیات است.

ج. حس مذهبى که او را به یک نوع تمایل و کشش به دین و ماوراى جهان طبیعت دعوت مى‌کند.

د. حس نیکى پدید آرنده‌ى اخلاق و تکیه‌گاه فضایل و سجایاى انسانى است. این همان حس است که انسان را به نوع روش و عدالت خواهى سوق مى‌دهد و در او یک نوع گرایش ناخودآگاه براساس درستى دعوت و از خلاف آن دو نیز منزجر مى‌سازد.(1)

2. ژان ژاک روسو (1712 – 1778) مى‌گوید: «اى وجدان! اى وجدان! اى غریزه الهى! اى نداى ملکوتى و ازلى! اى راهنماى مطمئن و مؤتمن یک موجود نادان و محدود!، ولى با خرد و آزاد! اى حاضر مصون از خطا در تشخیص خیر و شر، که انسان را مشتبه به خداوندگار مى‌نمایى و طبیعت انسان را عالى و رفتار در اخلاق مى‌سازى!«(2)

3. برگسون: (19411859) مى‌گوید: «انسان علاوه بر روح مسدود، یک روح باز یا نامحدود دارد که انسان را به عشق و ذوق برمى‌انگیزد، و به دوستى نوع و احسان و فداکارى، وا مى‌دارد و این روح از برکت نفوس زکیه تولید مى‌شود، این روح راهى است به سوى خدا و در حقیقت از خدا به خلق مى‌رسد و اخلاق ناشى از این روح که از برکت انفاس قدسیه پدید مى‌آید، مبدأ اذعان دارد و از علم بالا، فیض مى‌گیرد«.(3)


1) حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى، تألیف: تانه‌گى دوکه‌نه‌تن Tahneguy de Quenetaim مترجم مهندس بیانى.

2) فلسفه اخلاق، نوشته ژکس، ترجمه ابو القاسم پورحسینى، ص 35.

3) سیر حکمت در اروپا: 3 / 285 – 287.