جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

باد و باران در احادیث اسلامى‏ (1)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

در حدیث معروف توحید مفضّل از امام صادق علیه السلام چنین مى‏خوانیم که فرمود:

«اى مفضّل! من تو را از فایده وزش باد آگاه مى‏کنم. آیا نمى‏بینى وقتى هوا راکد مى‏شود چگونه غم و اندوه سراسر وجود انسان را مى‏گیرد؟ نفس‏ها در سینه حبس مى‏شود، افراد سالم بیمار، و بیماران به زحمت مى‏افتند، میوه‏ها خراب، و سبزى‏ها متعفّن مى‏گردد، سبب بیمارى وبا و آفت در غلّات مى‏شود، و این نشان مى‏دهد که وزش باد از تدبیر خداوند حکیم، براى اصلاح حال خلق است.

اگر سلطانى در میان اهل کشورش مقادیر زیادى از طلا و نقره پخش کند آیا او در نظر آنها شخص بزرگى نخواهد بود؟ و آوازه او به همه جا نمى‏رسد؟ آن کجا و یک باران فراوان با برکت کجا؟ چرا که به وسیله آن شهرها آباد، و آنقدر غلّات زیاد مى‏شود که از مقادیر مهم طلا و نقره در مجموع روى زمین بیشتر خواهد بود …

درست دقت کن چگونه باران بر زمین فرو مى‏ریزد، خداوند آن را از بالا فرو مى‏فرستد، تا زمین‏هاى سخت و سفت نرم شود و سیراب گردد؛ و اگر از یکسو مى‏آمد بر مواضع بلند مسلّط نمى‏شد، و زراعت کم مى‏گشت. بعلاوه ریزش باران هزینه زیاد آبیارى را از دوش بسیارى از مردم بر مى‏دارد، و نزاع‏ها و کشمکش‏هاى ناشى از تقسیم آب و اجحاف زورمندان بر ضعفاء را از بین مى‏برد.

خداوند آن را به صورت قطرات ریز فرو مى‏فرستد؛ تا آهسته در زمین فرو رود، و آن را سیراب کند، و اگر آن را به صورت جریان سریع نازل مى‏کرد در زمین فرو نمى‏رفت؛ بلکه زراعت‏ها را در هم مى‏کوبید.

بعلاوه نزول باران هوا را مرطوب، پوست بدن را نرم، آلودگى هوا را

برطرف، بیمارى و باء ناشى از آن را نابود، و درختان و زراعت‏ها را شستشو داده و از بیمارى مصون مى‏دارد.»

در قسمت دیگرى از این روایت مى‏فرماید: «اى مفضّل! فکر کن چگونه هواى صاف و بارانى پشت سر هم بر این عالم وارد مى‏شوند؛ اگر یکى از آنها همیشه بود اسباب فساد مى‏شد. آیا نمى‏بینى هنگامى که باران پى در پى و بیش از حد ببارد سبزى‏ها و زراعت‏ها مى‏گندد؟ بدن حیوانات سست مى‏شود، هوا بسیار سرد و موجب انوع بیمارى‏ها مى‏گردد، و جادّه‏ها خراب مى‏شود؛ و اگر هوا دائماً صاف و بى‏ابر باشد، زمین مى‏خشکد، و نباتات مى‏سوزد، آب چشمه‏ها و نهرها پائین مى‏رود، و به مردم زیان مى‏رساند، و خشکى هوا باعث انواع دیگرى از بیمارى‏ها مى‏شود. اما هنگامى که این دو به طور متعاقب در این جهان روى دهند، هوا معتدل مى‏شود؛ هریک از این دو، ضرر دیگرى را از میان مى‏برد، و همه چیز رو به راه مى‏شود.» (1)

در حدیث دیگرى از امام سجاد علیه السلام چنین مى‏خوانیم:

«خداوند باران را از آسمان نازل مى‏کند تا به تمام قلّه‏هاى کوه‏ها و تپه‏ها و گودال‏ها، و خلاصه تمام نقاط مرتفع و هموار برسد (و همه سیراب شوند) و آن را دانه دانه، و نرم، و پى در پى، گاه به صورت دانه‏هاى درشت، و گاه قطره‏هاى کوچک قرار داده تا کاملًا در زمین فرو رود و زمین سیراب شود. آن را به صورت سیلاب نفرستاد تا زمین‏ها و درختان و مزارع و میوه‏هاى شما را خراب کند.» (2)

4- مطالعات جدید دانشمندان پرده از روى اسرار تازه‏اى برداشته و تأثیر فوق‏العاده بادهارا در ریزش باران‏ها در اشکال تازه‏اى مشخص نموده که بیان زیر نمونه‏اى از آن است: «براى تشکیل ابر و ریزش باران دو شرط لازم است:»

الف- وجود بخار آب در هوا

ب- اشباع هوا از بخار و تقطیر آن.

در مورد شرط اوّل گرچه هیچگاه هوا خالى از بخار آب نیست و حداکثر تا حدود 50 گرم در متر مکعب مى‏رسد؛ ولى این اندازه رطوبت براى تشکیل ابر و ریزش باران کافى نیست، بلکه باید مرتباً به آن امداد رسد. یعنى پس از تشکیل ابر و ریزش باران، هواى تازه حامل بخار آب پیاپى برسد، و باد مستمراً بوزد، و مبدء یا مسیر آن از دریا یا جنگل‏هاى انبوهى باشد تا توشه رطوبتى به حدّ کافى با خود بردارد.

امّا شرط دوّم یعنى رسیدن به حالت اشباع و حدوث پدیده تقطیر (عرق کردن هوا و تبدیل بخار به مایع) لازمه‏اش سرد شدن هوا است. همانطور که در زمستان شیشه پنجره اطاق‏هایى که در آن اشیائى مثل سماور و دیگ، بخار تولید مى‏کنند؛ عرق مى‏نمایند …

یگانه عامل مؤثّر براى سرد شدن هوا که آن را به مرحله تشکیل ابر و تقطیر برساند اوج گرفتن و بالا رفتن هوا است؛ و بالا رفتن هوا به سه نوع یا در سه مورد پیش مى‏آید، و در هر مورد باران خاصّى نازل مى‏شود.

الف- برخورد باد به برجستگى‏هاى زمین و صعود از دامنه‏هاى کوهستانى که تولید باران‏هاى کوهستانى مى‏کند.

ب- گرم و سبک شدن و صعود فوق‏العاده هوا در اثر تابش آفتاب و تماس با مناطق داغ (باران‏هاى طوفانى).

ج- برخورد دو جناح سرد و گرم باد، و زیر و رو رفتن آنها (باران‏هاى جبهه‏اى) و تمام ابرها و باران‏ها، ناشى از یکى از سه پیش‏آمد فوق است و از همه مهم‏تر نوع آخر است.

پس باد در کلیّه مراحل مربوط به ابر و باران از برداشتن بخار آب و رساندن آن به سرزمین‏هاى خشک گرفته، تا بالا رفتن و سرد شدن، و بالاخره به هم زدن و بارور کردن ابر دخالت دارد؛ و ابر و باران بدون باد ممکن نیست. اصولًا ابر چیزى جز باد، یعنى باد حامل آب نمى‏باشد».

در بخش دیگرى از این تحقیق آمده است: «رگبار باران‏هاى طوفانى که از ابرهاى انباشته چندین طبقه مى‏ریزد تا ارتفاع بیش از ده کیلومتر صعود مى‏نمایند. این ابرهاى جوشان و خروشان به صورت کوه‏هایى در مى‏آیند که قسمت بالاى آن از سوزن‏هاى یخ و قطعات برف مستور و گاهى مملو از تگرگ است.

تا قبل از جنگ جهانى اول که در آن زمان هواپیماها توانستند به بالاى ابرها بوردند و خلبانان پرده‏هاى بافته شده از یخ را که همان ابرهاى مرتفع است مشاهده نمایند؛ کسى خبر از وجود یخ و برف و تگرگ در ابرهاى آسمان نداشت.

صعود انقلابى و طبقه طبقه بادهاى مرطوب گرم شده سبب تشکیل کوه‏هاى مرتفع از ابرهاى یخ زده مى‏گردد که توأم با رگبارهاى شدید در میان رعد و برق‏هاى است.» (3)

این بیان مى‏تواند تفسیر تازه‏اى براى آیه 43 سوره نور ارائه دهد؛ و پرده از یک معجزه جالب علمى قرآن بردارد. آنجا که مى‏گوید: وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیْبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَمَّنْ یَشاءُ یَکادُ سَنابَرْقِهِ یَذْهَبُ بِاْلأَبْصارِ: «خداوند از آسمان از کوه‏هایى که در آن است، دانه‏هاى تگرگ نازل مى‏کند و هرکس را بخواهد به وسیله آن زیان مى‏رساند و از هرکس بخواهد این زیان را دفع مى‏کند نزدیک است درخشندگى برق آن چشم‏ها را ببرد».

کدام کوه در آسمان است که دانه‏هاى تگرگ در آن وجود دارد؟ این سؤالى است که پاسخ آن براى بسیارى مشکل و پیچیده بود؛ و لذا تفسیرهاى مختلفى براى آن ذکر مى‏کردند.

ولى با توجّه به اکتشافات بالا روشن مى‏شود که براى تفسیر آیه مزبور، نیازى به توجیه و تقدیر و مجاز و امثال آن نیست؛ و معنى آیه در پرتو این مطلب روشن است.


1) بحارالانوار، جلد 3، صفحه 119، تا 126 (با تلخیص).

2) نورالثقلین، جلد 1، صفحه 41، در کتاب بحارالانوار، جلد 56، صفحه 344 تا 374 نیز روایاتى آمده که به اسرار تشکیل ابر و باران اشاره شده است.

3) باد و باران، صفحه 57 تا 65 (با تلخیص).